after a while

813 74 20
                                    



+صب‍...صبر کن

با صدایی که از پشت سر شنید مسیر رفته رو با چند قدم پر کرد و با خنده کنار دختر وایستاد
کمرشو خم کرد و با پایین آوردن سرش صورتش رو روبه‌روی فرد مقابلش قرار داد و با چشم هایی که به خاطر خندیدن چین افتاده بودن ضربه‌ای به نوک بینی دختر زد که باعث چین خوردن دماغش شد

-مجبور نبودی این پیشنهاد رو بدی

با چشم غره‌ای که دریافت کرد لباشو داخل دهنش کشید و ن تمام تلاششو کرد که خندشو قورت بده

-غرور آدما...

با بالا اومدن دست فرد وادار به سکوت شد و منتظر فحش خوردنش شد

بعد از جا اومدن نفسش کمر خم شدش رو به حالت عادی درآورد و دستاش رو به کمرش زد و در حالی که شکمش رو به جلو میداد تا با قوس گرفتن کمرش کمی از گرفتگیش کم کنه، نگاه بدی به پسر انداخت و با نفس نفس جمله‌ش رو ادا کرد

+دهنتو ، ببند ، کیم تهیونگ

با لرزش شونه های پسر پاهاشو به زمین کوبید و موهایی که روی صورتش افتاده بود رو به عقب روند

-کی بود که این پیشنهاد رو داد؟!.....تو ، پس حق دارم بخندم

+ولی، این منصفانه نیست

-چرا عزیزم کاملا منصفانه ست ، تو توی مسابقمون باختی و حالا باید برای یک هفته برامون غذا درست کنی

رو برگردوند و با لب آویزون روی زمین نشست و دستاشو دور پاش حلقه کرد

با نشستن تهیونگ روبه‌روش کش موهاش رو کشید و با باز شدن موهاش با دست خودشو باد زد و رو به پسر که در سکوت در حال تماشاش بود شروع به اعتراض کرد

+ولی من همیشه و همه جا ، تو مدرسه ، بین کارآموزا ، فرز و سریع‌ترین بودم..

لپای آویزون شده دختر رو بین دستاش گرفت و بعد از پیچ و تابی که بهشون داد با خنده عقب کشید

-پس من یه دونده حرفه‌ای رو شکست دادم!

با اخم غلیظی رو بهش توپید:

+به خاطر توئه..

-من؟!

+آره همش تقصیر توئه

پسر هم روی زمین چهارزانو نشست و دستاشو طلبکارانه به کمرش زد:

-ببخشید خانم کیم میشه به منم طریقه رسیدن به این نتیجه رو توضیح بدین؟

با لبای جمع شده مشتی به بازوش زد

+قبلا همیشه وقت آزادم رو به ورزش میگذروندم و بدنم همیشه آماده بود ، ولی از وقتی تو پیدات شده...

مشت دیگه ای نثارش کرد

+...همش پیش توام و وقت کمتری رو به ورزش میگذرونم

you should know🐇Where stories live. Discover now