part19

1K 123 28
                                    

قرار بود خیر سرم دیشب که تولد تهیونگ بود آپ کنم ولی نرسیدم شرمنده ولی خب حتی۲۴ساعتم نگذشته پس این کادوی تولد تهیونگ برای شما(چی گفتم🤦)
💜💜💜💜💜💜💜
.
.

هشت روز از رفتن هه رین می‌گذشت
کسی که تو این چند ماه اخیر تقریبا میشد گفت تمام وقتشو با اون گذرونده بود

هر وقت جایی می‌رفت با هم بودن
هروقت دلش گرفته بود با اون حرف زده بود و یه جورایی ندونسته بخش بزرگی از زندگیش رو به خودش اختصاص داده بود

تو این چهار روز از خونه بیرون نرفته بود و خوشحال بود که فعلا کاری برای انجام دادن نداره،نه حوصله اش رو داشت و نه تمرکزش رو
پس تمام طول استراحتشون رو تو خونه گذرونده بود

فقط یکبار به اصرار پسرا با هم واسه غذا خوردن به بیرون رفته بودن

دلش میخواست هر چه زودتر هه رین از اون سفر مسخره برگرده

به نرسیدن به خواسته هاش یه جورایی عادت داشت
به خاطر کار و زندگی ای که داشت نمیتونست هرچی که میخواد رو داشته باشه و یا هرکاری که میخواد رو انجام بده
ولی این خواسته اش مثه بقیه نبود،بود؟
اینبار نمیتونست راحت ازش بگذره
البته اینطور نبود که تا حالا کس دیگه ای رو دوست نداشته و یا به کسی علاقه مند نبوده باشه
سال ها قبل از اومدن هه رین و معروفیت جهانیشون همچین اتفاقی رو تجربه کرده بود

وقتی که هنوز یه پسر دبیرستانی بود و اون دخترو دید
برای یه پسر با اون سن و  سال تجربه و احساس تازه ای بود
اینکه به یه دختر علاقه مند بشی و بخوای داشته باشیش
ولی نتونسته بود بهش اعتراف کنه و بعد از یه مدت فراموشش کرد

(زینب:بچه ها این موضوع واقعیت داره..)

خب البته این موضوع چیز عجیبی نبود
این اتفاق ها برای اون سن و سال و پسر احساساتی مثل تهیونگ غیر ممکن به نظر نمیومد

ولی حالا چی؟حالا که دیگه دبیرستانی نبود و به اندازه ای عاقل شده بود که یک کراش ساده رو با حس عمیقی که توی قلبشه اشتباه نگیره

فقط امیدوار بود همه چی خوب پیش بره..

.

.

.

خودشو رو تخت انداخت و به پشت دراز کشید
همون طوری که نفس نفس میزد دستشو دراز کرد و پاکت سیگارش رو روی میز عسلی کوچیک تخت برداشت

سیگارو گذاشت لای  لباش و روشنش کرد

دختری که کنارش روی تخت بود ملحفه سفید رو روی بدنش کشید و به پهلو چرخید و بهش نگاه کرد

#چطور وقتی که هنوز نمیتونی درست نفس بکشی میتونی سیگار دود کنی؟

پسر پوزخندی زد و به طرفش چرخید تا جوابشو بده
پوزخندی روی لباش بود و با تمسخر کلمات رو به زبون می‌آورد

you should know🐇حيث تعيش القصص. اكتشف الآن