سلام بچهااا
•میراث کوچکم رو دوست میدارین؟ 🌌
•حستون بهش چجوریه؟ :»
.• تو این فوتوبوک دوم میخوام براتون عکسایی رو بذارم که راحتتر تصور بشه.
راستش این عکسا دقیق طبق تصورات منه
و دقیقا حال و هوای داستان اینجوریه!! :)
.•نظراتتونو حتما بهم بگید چون خیلی برام ارزشمنده💛 :»
* مکان ها :
←سئول ، پاییز ۱۹۴۵ :)🍂
←حال و هوای کوچه پس کوچه های شهر
YOU ARE READING
~Heritage
Historical Fiction[مـیــراث] ‹‹ خوندن وصیت نامه ی پدربزرگ، مهمترین هدیه ی تولد اشراف جوان بود.نامه ای که آخرین پارک جوان رو از وجود 'میراثی' باخبر می کرد...! میراثی که روح هیچ کسی در عمارت خبر نداشت کجا پنهوون شده... پیدا کردن این میراث میتونه باعث دگرگون شدن وضعیت...