با استرس همونطور که روی تخت نشسته بود پاهاش رو تکون میداد و لبش رو گاز میگرفت که با شنیدن صدای"دینگ"گوشی روی میز از روی تخت پرید و سریع به سمت گوشی حمله ور شد و پیامی که براش اومده بود رو باز کرد.
_پایین جلوی درم!
موهای فرش رو بالا فرستاد و محکم تر به جون لباش افتاد و تند تند پوستشون رو کند و وقتی به خاطره زخم شدنشون خونی شدن دست از سرش برداشت و لبشو وارد دهنش کرد
+آخ...لبم زخم شد!
گوشی رو روی تخت پرت کرد و با استرس دور تا دور اتاق رو شروع کرد به چرخیدن تا فکری به ذهنش برسه
چیکار باید میکرد؟کلافه بود الان که فک میکرد اصلا آماده رفتن به این قرار نبودجونگسونگ در اتاق رو باز کرد،سرشو از لای در آورد تو و به چانیول که مثله پاندور ساعت اینور اونور میرفت و لبش رو میمکید توپید
×چانیول چیکار میکنی؟میدونی از کِی تو اون سرما منتظرته؟...
چانیول روی تخت نشست و موهاش رو تو مشتش گره زد و بغض کرد
+جونگسونگ نمیتونم برم...
جونگ کامل وارد اتاق شد و درو پشت سرش بست،کنار چانیول نشست و آروم مشتش رو از دور موهاش باز کرد
×به چه دلیلی نمیتونی بری؟
چانیول لباش رو آویزون کرد و روی تخت دراز کشید.
+استرس دارم...
جونگ به سمت چانیول خم شد و لباش رو از دهنش بیرون کشید
×لبات تموم شد کم بمکشون...چانیول اصلا استرس نداره...این قراره آشنایی که فقط همدیگرو بشناسید هیچکار خاصی قرار نیست انجام بدید که استرس داری
+میدونم...ولی اگه از من خوشش نیومد و نخواست آلفام باشه چی؟ یا اینکه اگه من از اون خوشم نیومد و نخواستم آلفام باشه چی؟چجوری یه عمر با مارک بدون آلفا زندگی کنم؟!چانیول گفت و صدای گریه از خودش در آورد و دستشو گذاشت روی صورتش
جونگ دستای چانیول رو گرفت و از روی صورتش جدا کرد×چانیول اینکه اون آلفا بعد از رابطه با تو،کلی وقت گذاشته و برات غذا درست کرده و آورده یعنی چی؟ اینکه تو کاملا واضح جواب رد به پیشنهادش دادی ولی اون کوتاه نیومد یعنی چی؟یعنی اینکه اون از تو خوشش اومده...بعدشم اینکه تو دیروز قبول کردی باهاش به این قرار آشنایی بری یعنی چی؟یعنی اینکه توام از اون خوشت اومده!
چانیول منتظر به جونگسونگ نگاه کرد و گذاشت حرفش کامل بشه،جونگ نفس عمیقی کشید و ادامه حرفش رو گفت
×بعدشم...تو چرا فک میکنی همه فشارا روی توعه؟ولی باور کن قطعا همین پسره...اسمش چی بود؟
+کریس!چانیول سریع اسم کریس رو یادآوری کرد و جونگ نیشخندی زد
×آره کریس،باورکن کریس بیشتر از تو تحت فشار نباشه کمترم نیس،اون یه امگارو مارک کرده میدونی یعنی چی؟یعنی مسئولیت مراقبت از یه امگا رو به عهده گرفته...به جرئت میتونم بگم زمانایی که پیشش نیستی هی نگرانت میشه و هی خودخوری میکنه...همش با خودش میگه...چانیول داره چیکار میکنه؟حالش خوبه؟یه وقت اتفاقی براش نیوفته؟...من با اینکه جونگوون رو مارک نکردم ولی انقدری نگرانش میشم که به گریه میوفتم...دیگه کریس که تورو مارک کرده چه حالی داره...ببین اگه آلفایی از امگاش متنفر هم باشه ولی اگه مارکش کنه نمیتونه جلوی نگرانیش نسبت به اون امگارو بگیره این قانون طبیعته!کریس که از تو متنفر نیست تازه معلومه خیلیم از تو خوشش میاد!
YOU ARE READING
𝐩𝐞𝐚𝐜𝐡 𝐰𝐢𝐧𝐭𝐞𝐫🌸
Fanfictionاسم:زمستون هلویی کاپل اصلی:کریسیول کاپل فرعی:تائوxآیو،بکسو،جیوون،سکای ژانر:رمنس،امگاورس،فلاف،اسمات،امپرگ روز آپ:full نویسنده:fairy خلاصه: چانیول امگای کیوت و مهربونیه که یه کتابخونه تو روستا داره که فقط زمستونا بازش میکنه ...