Christmas week
جی مشغول صحبت تلفنی با آنه بود و لیستی از غذاهای شب کریسمس تهیه می کردن. دخترها و لویی و هری درخت رو تزئین میکردن و حتی یک اینچ از درخت رو بدون تزئین نمیذاشتن.
"هری لطفاً کمکم کن!"
فیبی صدا زد..سعی کرد بلند بشه و ستاره تزئینی رو روی شاخه بالاتر بذاره ولی نمیتونست. هری پشت سرش ایستاد و بدن کوچولوش رو تو بغل گرفت و بلندش کرد تا بتونه به شاخه برسه. ستاره روی درخت گذاشت و لبخند زد.
فیبی رو زمین گذاشت و هر دو عقب رفتن و به درخت نگاه کردن. لویی، دیزی، فلیسیتی و لوتی بهشون ملحق شدن و لبخند زدن.جی وارد اتاق نشیمن شد و به درخت نگاه کرد " بچه ها این خیلی خوب شده!"
"ستاره بالای درخت کجاست؟"
فلیسیتی ستاره رو بالا نگه داشت "پیش منن !"
"لویی، میشه بزاریش بالای درخت"
لویی لبخندی زد. ستاره رو گرفت و رو به هری کرد
"ممکنه کمک کوچیکی بهم بکنی؟"
هری سری تکون داد و خم شد و پاهای های لویی رو گرفت و روی شونه اش نشوند و بلندش کرد. با احتیاط به سمت درخت رفت و تا جایی که میتونست نزدیکش ایستاد. به لویی نگاه کرد، لویی ستاره رو بالای درخت گذاشت و لبخندی بزرگ روی لباش پخش شد.
"تموم شد "
دخترها با ذوق دست زدن و هری به آرومی لویی رو پایین گذاشت
"میخوام روشنش کنم"
جی دکمه رو زد، درخت روشن شد و دخترها دوباره با ذوق دست زدن و شروع کردن عکس گرفتن. لویی سرشو روی شونه هری گذاشت و هری رو بغل کرد. هری لبخندی زد و بغلش گرفت و بوسه ای روی پیشونیش فشار داد.
دن بهشون ملحق شد و کنار جی ایستاد و درخت رو تحسین کرد."خیلی عالی شد بچه ها."
"لویی و هری کنار درخت به ایستین"
لاتی گوشیش رو بیرون آورد و منتظرشون موند. هری دست لویی رو کشید تا جلوی درخت بایستن. یک دستش رو دور کمرش انداخت. لویی بازوش رو دور هری قرار داد و با دیدن نگاه های خانواده اش کمی سرخ شد.
"لبخند لطفاً."
هری لبخند زد و به آرومی پهلوی لویی رو قلقلک داد که باعث شد لویی بلند بخنده و به صورتش خیره شه.
"عالیه !"
لاتی جیغی کشید و گوشیش به سمتشون چرخوند تا عکس رو ببینن .
"من اینو دوست دارم ."
هری لبخندی زد و سرش رو به سمت لویی چرخوند "آره، خیلی خوشگل افتادی"
"میفرستم براتون ."
"خب، شام آماده است، گرسنه این؟"
جی پرسید همگی سر تکون دادن و به سمت آشپزخونه رفتن.
YOU ARE READING
~𝙿𝚞𝚗𝚔 𝚟𝚜 𝚏𝚕𝚘𝚠𝚎𝚛𝚌𝚑𝚒𝚕𝚍 ~ [L.S]
Fanfictionخلاصه داستان : هری عاشق لویی عه ، لویی هم عاشق هریه. هری خالکوبی و بوکس رو دوست داره ، لویی درست کردن تاج گل و بغل کردن رو. هری از گذشته لویی مطلعه و حاضره هرچی که لویی نیاز داره بهش بده. بوسیدنش، نوازش کردنش، بغل کردن، قلقلک دادن...و مهمتر از همه...