تهیونگ :
جونگ کوک بسه لعنتی دیکم کنده شد! تو هیت میشدی اینقدر هورنی نمیشدی! این دهمین رانده!
امگا بدون توجه به الفای خسته و دیکی که در حال کنده شدن بود (😁) به سوار کاریش ادامه داد
و برای دهمین بار کام شد و با خستگی روی تخت افتاد، چشمای خمارش رو به الفایی داد که پشتش رو بهش کرده بود خوابیده بود، ناخوداگاه بغضی به گلوش چنگ انداخت و اونم پشتش رو به الفا کرد و خوابید و قطره اشکی از چشش چکید ، مگه دست خودش بود خب تا حدودی اره چون نباید اون شش بسته بستنی افزایش میل جنسی رو میخورد بدون خوندن روی بسته! ولی اون خواستنش دست خودش نبود چیکار میکرد خب به یکی دیگه میداد وقتی دیک کینگ سایز و خوشگل الفاش وجود داشت مگه جفت ها نباید نیاز همدیگرو جبران میکردن؟! اهی کشید و قطرات اشکش روی صورتش میریختن یعنی تهیونگ دیگه هیچ حسی بهش نداشت ولی این خونه و این عکسا و وسایلش که اینو نمیگفتن تهیونگ حتی دیگه به خاطرش تحریکم نمیشد! اون ده بار کام شده بود ولی تهیونگ اون فقط پنج بار کام شده بود اونم توی کاندوم.. اونقدر ازش متنفر شده که حتی نذاشت بچه هاش توی رحمش بچه درست کنن؟! اون حتما دیگه توله هاشون رو هم نمیخواد نه؟! یعنی اینقدر چشش اون خدمتکار زشت رو گرفته که به خاطرش بستنی افزایش میل میخره میخوره تا چند راند برن یا شایدم به اون دختره میداد تا تحریکش کنه و.. اون دیگه دوسش نداشت نه؟! یعنی اونقدر پیر شده بود اون که دوستش مثل یه بچه صاف و سفید و خوشگل بود شایدم خودش، خودش رو زیبا میدید و اون زشت بود اما بچه هاش که همیشه میگفتن اون خوجله یا جیمین و جین یعنی دروغ میگفتن؟! بدون توجه به دردش تند روی تخت نشست که درد پایین تنش باعث شد تند لبش رو گاز بگیره که جیغش خونه رو بر نداره ، از روی تخت پاشد و سمت حموم رفت اول باید خودش رو تمیز میکرد انگاری حموم اسپرم کرده بود 😁
سمت وان رفت و اب داغ رو باز کرد و بعد از حموم بیرون اومد و گوشیش رو برداشت و رفت گوگل
VOCÊ ESTÁ LENDO
Bağışla_vkook / ببخش _ ویکوک
Lobisomemنام رمان :Bağışla /ببخش کاپل ها : ویکوک / یونمین/نامجین ژانر ها :/تریلر/امگاورس /کمی طنز/درام/اسمات/ نام نویسنده : Queen_زمان آپ پنجشنبه _هپی اند قسمت هایی از رمان تب کرده بود میخواست از تختش پایین بیاد که نمیذاشتن تهیونگ : امگام ..امگام اون تو ع...