در قدرتمند‌ترین سرزمین این زمان، سرزمین آگارتا، پادشاه و ملکه به همراه سه پسرشان حکمرانی میکردند. پسرانی که هر کدام از گونه های مختلف بودند و صاحب قدرت های خاص...
این خلاف قانون زیست بود که بچه‌های آلفا و امگای خوناشام از گونه‌های دیگری باشند، اما شاید پسران ملکه و پادشاه داستان دیگری دارند که از این قانون مستثنی هستند......
°●°●°
سلام بچه‌ها... این دفعه تیم سه‌نفره ما با یه فیک جدید اومده که تقریباً یه ساله داریم روش کار میکنیم... خیلی برامون ارزشمنده و امیدواریم اکسوهو شیپرا دوسش داشته باشن🙃
سعی کردیم از همه ژانری توش جا بدیم که خوشتون بیاد... از ترسناک و انگست گرفته تا سوییت و عاشقانه
یه سری توضیحات کلی داستانو میگیم که باهاش آشنا بشین و توضیحات بعدیو تو پارتای بعدی، همزمان که آپ نیشه متوجه میشین...
اگه سوالی براتون بود کامنت بذارین یا تو ناشناس کانالمون میتونین بپرسین...
تو سرزمین آگارتا و دنیای فیک ما، چهار گونه متفاوت وجود داره...
خوناشام ها، گرگینه ها، جن ها و انسان ها.
قانون های کلی که وجود داره اینه که اگر فرزندی متولد بشه، در همون بدو تولد یا آلفاست، یا یک انسان معمولیه...
انسانهای معمولی تا وقتی با یک آلفا ازدواج کنند، امگا نیستند... به محض جفتگیری با یک آلفا، امگایی از نژاد آلفاشون میشن...
اما اگر بچه آلفا باشه، گونه‌اش از همون گونه پدر و مادرشه... اما اگر آدم باشه، وقتی جفتگیری کرد، تبدیل به یک امگا از گونه‌ی جفتش میشه...
به طور مثال فرزند یک جفت خوناشام، اگر آلفا بشه یک الفای خوناشامه و اگر آدم باشه، باید دید درآینده توسط کدام گونه مارک میشه و تبدیل به امگای اون گونه میشه و از تمام قدرت های اولیه‌ی اون گونه برخوردار میشه...
🌀خوناشام‌ها
گونه‌ای که دارای سرعت بالایی‌ان و شامه‌ی تیزی دارند... اونا دارای بهترین شنوایی نسبت به تمامی گونه‌هان...
طبق قانون آگارتا با شکار حیوانات، خون مورد نیاز بدنشون رو تامین میکنن و کسی حق خوردن خون انسانی جز جفتشو، اونم در حدی که جفتشو به کشتن نده، نداره... در صورت کشتن کسی و عمل کردن خلاف قانون، اونا به یک منطقه ممنوعه تو شمال آگارتا تبعید میشن که این قانون شامل همه گونه هاس...
🌀جن‌ها:
توانایی اصلی اونا تلپورته... اما این توانایی باعث نمیشه بتونن مخفیانه به هر مکانی تلپورت کنن... سیستم های امنیتی قدرتمند اجازه اینکارو بهشون نمیده... اونا توانایی جدا کردن روح خودشونو دارن و میتونن با جفت خود از طریق ذهنی ارتباط برقرار کنن... بهترین بیناییو نسبت به همه گونه‌ها دارن... ارتباط ذهنی و روحی با جفت، قوی ترین ارتباط اوناس...
🌀گرگینه‌ها:
گرگینه‌ها میتونن به یک گرگ کامل تبدیل شن... در اون صورت دارای سرعت نسبتاً بالا، و البته برترین شامه بین گونه‌ها هستند... شنوایی بالایی دارن و دارای رایحه مخصوص به خودشونن که تمام گونه ها توانایی استشمامشونو دارن، اما تو هر گونه به مقدار متفاوته... مثلاً تو آدما به کمترین میزان، بعد جن ها، بعد خوناشام ها و بعد گرگینه‌ها و در آخر جفت هر گرگینه بیشترین توانایی درک و استشمام اون رایحه رو داره و البته که رایحه اصلیشون رو فقط جفتشه که به شکل درست میفهمه... بقیه به انتخاب گرگ، میتونن رایحه متفاوتی دریافت کنن...
خب بچه ها فک کنم تقریباً هر چی نیاز بودو گفتیم... اگه تو پارتا جایی به سوال خوردین بپرسین ازمون و فکتای مورد نیاز برای پارتای آینده رو میذاریم تو کانال که میتونین با هشتگ اسم و پارت کانال پیداش کنین🙃
امیدواریم از پارت اول لذت ببرین...
YOU ARE READING
Three Veins | سه‌رگه
Fanfictionبلند شد و عقب رفت، قرار نبود جواب مثبتی بگیره... _ بهم اجازه بده ثابت کنم پشیمونم... _ نمیتونی... نگاهشو به سوهو داد که بی رحمانه بهش زل زده بود، باید بیخیال می‌شد؟! محال بود... نفسی عمیقی کشید و با اطمینان زمزمه کرد: _ میتونم... _ اگر حرفات تموم ش...
