chapter 45

34 9 4
                                    

وقتایی که باهات حرف میزنم حس تازگی دارم تهیونگ. حس میکنم غنچه ایم که توی خاک گذاشتنم.. بهم اب دادن.. زیر نور خورشید دارم گرم میشم و صاحبم هر روز برام از روزمرگیش میگه.
باهام حرف بزن.. بزار حس کنم زندم.

Will we survive?Where stories live. Discover now