chapter 55

28 8 4
                                    

قلبم درد میکنه. از وقتایی که ضربان قلبمو تو تمام بدنم حس میکنم حالم بهم میخوره. میدونی من هیچ وقت دعوا نمیتونم بکنم؟ چون نمیتونم لرزش بدنم و کنترل کنم. این به حدیه که اگه جایی و نگیرم میخورم زمین.. خیلی بی مصرفم درسته؟ ولی تو همیشه ازم دفاع میکنی. نمیدونم چقدر باید بگم اما ممنون که وجود داری تهیونگ. ممنون که من رو به عنوان دوستت انتخاب کردی و متاسفم که انقدر ادم بدردنخوری هستم.
راستی.. به دوستات بگو من ادم دعوایی‌ای نیستم. فقط نمیتونم ببینم یکی بهت بی احترامی میکنه. وقتی پای تو وسط باشه ،لرزش بدنم مهم نیست چون من باید ازت محافظت کنم. مثل کاری که تو همیشه میکنی.. ولی اینکه توام منو ادم عصبی‌ای میبینی برام زور داره.. من واقعا ادم عصبی‌ای نیستم ،من فقط به -تو- اهمیت میدم.

Will we survive?Where stories live. Discover now