حس میکنم دغدغه های من و هم نسل هامون خیلی عجیبن.
یه عدشون درگیر ایندن و زمان حال رو و فراموش کردن. یه سریشون توی فاز دپن و درگیر بزرگ کردن چیزهایی که شاید واقعا بزرگ و مهم نباشن. یه سریشون تو فاز کراش و احساساتی برخورد کردن با تمام موضوعات و من.. تمام دغدغم اینه که زنده بمونم! من تمام سعیم رو دارم میکنم تهیونگا!
من واقعا چیز عجیبی نمیخوام.. ولی واقعا نفس کشیدن سخته. درکم میکنی؟..
KAMU SEDANG MEMBACA
Will we survive?
Cerita Pendekتو اومدی ؛من رو با خودت بردی و حالا من کالبدی هستم که تنها نفس میکشه. با این حال ،تو بهترین اتفاق زندگی من بودی. نوشته ها کوتاه اما چپتر های زیادی داره. ممنون که انتخابش کردی برای گذروندن وقتت?