سلاااام چطورین؟؟💕💕
بریم برای پارت قشنگمون 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍من واقعا کوک و تو این فیک دوست دارم خیلی جنتلمن و جذابه فااااک🤤😂_____
کوک بهم پیام داده که تهیونگ و پیدا کرده^
جیمین و یونگی تو ماشین مثل همیشه امنیت مامورا رو چک میکردن...
واقعا ..ته..ته حالش خوبه؟
^آره ...کوک داره ته رو میبره خونه خودش ...مامورا هم تو تمام منطقه دوربین گذاشتن
و خودشونم تو اون مناطق هستن یعنی که نمیتونه فرار کنه دیگه کارش تمومه...-خب مدارک چی میشه ما هنوز مدرک قطعی نداریم که بگه لیوم قاتل اصلیه ..هیچکس اونو ندیده و اون عوضی همه کاراشو از طریق زیر دستاش انجام میداده و همیشه زود فرار میکرده ...
^آره اون عوضی فکر همه جاشو کرده ....اون کلی برنامه ریزی کرد و خودشو مثل یک
رئیس نمونه درآورد ... حالا خیلی سخته که بشه براش مدرک ساخت...-اول باید بگیریمش بعد حلش میکن....
جیمین مکثی کرد .
-یونگ میشه انقدر اونجوری نگام نکنی ؟
یونگی نگاهشو از لبای سرخ جیمین برداشت و به صورتش داد.
^خب اگه اینجوریه دیگه نگاشون نمیکنم میخوام طمعشونو بچشم!
جیمین ازخجالت سرخ شده بود و سعی کرد خودشو با گوشیش مشغول کنه ..
-یونگ ببی....
تا اومد به یونگی چیزی بگه یونگی اون لبایی که از اول ماموریت نگاش روش بود و به
چنگ گرفت ...محکم لبای همو میبوسیدن ....یونگی جیمین و بلند کرد و رو پای خودش
نشوند ...لب پایین جیمین گاز گرفت که جیمین لباشو از هم فاصله داد و به یونگی فرصت داد که
زبونشو وارد دهن جیمین بکنه و گوشه به گوشه ی دهان جیمین و مزه کرد..بعد از بوسیدنش به سمت گردنش رفت که نقطه ی حساس جیمین بود . رو گردن جیمین
بوسه های خیس میزد که باعث شد پسر روبه روش بیقرار تر بشه ..جیمین سرشو تو گودی گردن یونگی برد ....
یونگی با شنیدن ناله های جیمین اونم بغل گوشش هر لحظه حریص تر میشد...همینطور که جیمین و میبوسید
دستشو به سمت شلوارجیمین و خودش برد و اونارو از تنشون دراورد و جیمین به خودش نزدیک کرد و عضوشو آروم وارد کرد و بعد از چند ثانیه شروع به ضربه زدن کرد و ناله های هر دوشون کل ماشین
YOU ARE READING
take off your mask 🎭
Romance_همیشه دونستن حقیقت خوب نیست,همیشه حل کردن معماها و رسیدن به حقیقت قرار نیست مارو خوشحال کنه؛حداقل برا من اینطور نبود. _فکر نمیکردم که معمایی رو که حل میکنم ,طعمش قراره خودم باشم! _همیشه برداشتن ماسک از رو صورت کسایی که پرونده های کثیفی برای خودشون ...