بخش سی و پنج: من پسرتم
**********************
ییبو تمام برنامههاش برای ابراز علاقه رو بهم ریخته بود. کلی نقشه کشیده بود تا توی بهترین موقعیت از پسر بخواد باهاش قرار بذاره و بهش بگه چقدر دوستش داره؛ اما الان تمام برنامه عوض شده بود.
در این لحظه باید به ییبو میفهموند از این بوسه بدش نیومده؛ برای همین لبهاشو روی لبهای ییبو گذاشت تا اون هم مرتکب قشنگترین اشتباه دنیا بشه.
نمیدونست واکنش ییبو قراره چی باشه. حداقلش میدونست ییبو از بوسیدن لبهاش بدش نمیاد. بوسهشون کاملاً معمولی و ساده بود.
جان بعد از مدتی از ییبو جدا شد. پسر بهش نگاه نمیکرد. میتونست بفهمه خجالت میکشه. سر ییبو رو به سینهش چسبوند و گفت:
خیلی دوستت دارم ییبو. ممنون که از من شجاعتر بودی!
ییبو هنوز نمیفهمید، گیج بود. جان به خوبی متوجه این موضوع شده بود، پسر رو از خودش جدا کرد و گفت:
خوبی؟
ییبو فقط به چشمهای جان نگاه کرد. جان کمی نگران شده بود. هیچ کدوم نمیتونستند حرفی بزنند؛ اما ییبو به خودش اومد و گفت:
یعنی اون کسی که توی قلبت هست، منم؟
جان سری تکون داد:
آره تویی!
ییبو خیره به چشمهای جان گفت:
واقعاً میگی؟
و جان به جز تکون دادن سرش کاری انجام نداد. ییبو قلبش تند توی سینهش میکوبید. شوکه شده بود. از جان فاصله گرفت. جان میترسید ییبو رو ناراحت کرده باشه؛ برای همین سریع جلو اومد، ولی پسر گفت:
من باید برم خواهش میکنم.
جان به خواسته و درخواست ییبو اهمیت میداد؛ برای همین سرش رو تکون داد و به پسر فضای کافی داد. ییبو سردرگم بود. به سمت خونه حرکت کرد... شاید اونجا میتونست خودش رو پیدا کنه. وقتی وارد خونه شد هم پدرش و هم مادرش روی مبل نشسته بودند.
به محض ورودش آقای وانگ فهمید چیزی درست نیست:
خوبی ییبو؟
ییبو به چشمهای مرد خیره شد و گفت:
بهم گفت توی قلبشم. باورت میشه؟
و بعد لبخندی زد. با لبخند ییبو، مرد هم لبهاش خندید. انگار هنوز توی رویاها بود:
من یه اشتباه قشنگ انجام دادم.
هر دو حواسشون به پسر رفت. منتظر بودند. مگه اشتباه قشنگ هم داشتیم؟ ییبو که انگار خیلی ذوق داشت، سریع به حرف اومد:
من بوسیدمش، بعد اون منو بوسید.
بعد از گفتن این حرف دستش رو روی قلبش گذاشت و گفت:
YOU ARE READING
𝐼 𝑊𝑖𝑠ℎ 𝑊𝑒 𝑁𝑒𝑣𝑒𝑟 𝐺𝑟𝑒𝑤 𝑈𝑝 (𝐶𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑)
Fanfiction𝐹𝑖𝑐𝑡𝑖𝑜𝑛 𝑁𝑎𝑚𝑒: 𝐼 𝑊𝑖𝑠ℎ 𝑊𝑒 𝑁𝑒𝑣𝑒𝑟 𝐺𝑟𝑒𝑤 𝑈𝑝 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐹𝑙𝑢𝑓𝑓, 𝐶𝑜𝑚𝑒𝑑𝑦 𝑊𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟: 𝑆𝑢𝑛 𝐹𝑙𝑜𝑤𝑒𝑟 𝑇𝑦𝑝𝑒: 𝑉𝑒𝑟𝑠𝑒 𝑆𝑡𝑎𝑡𝑢𝑠: 𝐶𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑 تو به دنیا اومدی تا بخشی از وجود من باشی،...