قسمت بیست و هفتم: سیگما

3.1K 643 332
                                    


«تا به‌حال به این موضوع فکر کردید که توله‌ی شما قراره از چه گونه‌ای باشه؟ آلفا، امگا؟»

سؤالِ ساحره هر دو گرگینه رو به فکر فرو برد و هیچ‌کدوم چیزی نگفتن. جونگ‌کوک تازه تونسته بود با وجود توله‌اش کنار بیاد و حالا فکر‌کردن به گونه‌ی توله؟ حتی از ذهنش هم خطور نکرده بود.
و تهیونگ؟ خب اون آلفا به‌قدری ذوق توله رو داشت و این مدت درگیر حتی یک دیدار کوتاه با امگاش بود که واقعاً به چنین موضوعی حتی اگه می‌خواست هم نمی‌تونست فکر کنه؛ اما حالا که ساحره به این موضوع اشاره کرده بود هر دوی اون‌ها کنجکاو شده بودن که توله‌شون قراره از چه گونه‌ای باشه؟
آلفا؟ امگا؟
توی دسته‌های اون‌ها توله‌ها از پدر و مادر آلفا و پدر و مادر امگا بودن، هیچ توله‌ای از یک امگا و آلفا متولد نشده بود که بدونن اون توله چطور متولد می‌شد.

«تو... می‌دونی که توله‌ی ما از چه گونه‌ایه؟»

تهیونگ همراه با مکث و نامطمئن پرسید و ساحره بی‌درنگ جواب داد: «البته که می‌دونم آلفا، من تنها کسی هستم که می‌تونه به تمام سؤال‌های توی ذهنتون و سؤال‌هایی که حتی به ذهنتون نمی‌رسه هم پاسخ بده.»

آلفا و امگای نیمه‌خوابیده روی تخت، نگاهی به همدیگه انداختن و هیچ‌چیز نگفتن.
ساحره هنوز شروع نکرده با مقدمه‌‌چینی‌هاش حس ترس رو در دل زوجِ بی‌تجربه زنده کرده بود و در کمال آرامش به هر دوی اون‌ها نگاه می‌کرد.

«اول از هر چیز بذارید خیالتون رو بابت امگا و آلفا‌بودنِ توله‌تون راحت کنم؛ توله‌ی شما نه یک آلفاست و نه یک امگا، به‌هیچ‌عنوان توله‌ی یک آلفا و امگا محدود به یک دسته نمی‌شه.»

ساحره پس‌از اتمام جملاتش منتظر به واکنش دو زوج گرگینه که نه‌تنها خیالشون راحت نشده بود؛ بلکه حالا وحشت‌زده‌تر هم به‌نظر می‌رسیدن، نگاه کرد.

امگای فرمانده به‌طور غریزی دستش رو، روی شکمش گذاشت و تهیونگ ناراضی از توضیحات ساحره که باعث دل‌نگرانی ارکیده‌اش شده بود، غرید: «الان فکر می‌کنی که خیالمون رو راحت کردی؟!»

«البته آلفا، این‌طوری بابت امگا‌بودنش دسته‌ی تو و بابت آلفابودنش دسته‌ی امگات با توله بدرفتاری و طردش نمی‌کنن.»

حالا که دقت می‌کرد حق با ساحره بود؛ اما خب اگه توله‌ی اون‌ها نه امگا بود و نه آلفا پس به چه دسته‌ای تعلق داشت؟
بتاها؟
اون دسته‌ی آروم و صلح‌طلب که فقط اسمشون رو شنیده بود؟

«نه مردِ جوان، فرزند شما هیچ ژنی از گونه‌ی بتاها رو نداره پس بهتره به اون دسته‌ی شهرنشین حتی فکر هم نکنی.»

My you Donde viven las historias. Descúbrelo ahora