Part 23

4.1K 197 216
                                    

*قبل شروع این پارت یه چیزی بهتون بگم ! میدونم یه معذرت خواهی به همتون بدهکارم بابت تاخیر تو آپدیت ! ولی هر چی فحش دادین خودتونین خخخ ؛) *

》SerVanT《
د.ا.ن دنی:

همین که لیام تی شرتش رو درآورد داد نایل بلند شد:"نه تو استخر من نه!"

لیام فقط نیشخند زد و به نایل اشاره کرد که بره داخل و پنجره رو ببنده. وقتی هورمون های سلطه گری اش ترشح میشن هیچ کس نمیتونه از دستوراتش سرپیچی کنه .حداقل من که اونجوری ام. شلوارش رو هم درآورد و آروم وارد استخر شد.

داشتم عقب عقب میرفتم که دستور داد:" تکون نخور"

سر جام میخکوب شدم. اومد نزدیکم. دستشو روی کمرم گذاشت و به چشمام نگاه کرد.

دستامو رو بازوهاش گذاشتم و ماساژش دادم.

"اوه...خودشه...دوستشون داری نه؟"
با نیشخند پرسید.

"من تو و هرچیزی که مربوط به تو باشه رو دوست دارم ددی!"
با معصومانه ترین لحن ممکن ام گفتم.

اومد جلو و صورتم رو گرفت و به خودش نزدیک کرد. لباش رو به وحشیانه ترین شکل ممکن روی لبام گذاشت.

لب پایینمو تو دهن برد و گاز گرفت. تو دهنش اه کشیدم. روی لبام نیشخند زد و عقب کشید.

از روی اعتراض ناله کردم و دستم رو سمت شورتش بردم. محکم دستم رو پس زد و عقب رفت.

"نمیخوای که تو استخر نایل به فاکت بدم؟!"
با نیشخند همیشگیش گفت.

از روی خجالت لبخند زدم و سرم رو انداختم پایین.

"باورم نمیشه که امروز میخواستی اون پسره رو ببوسی"
چطور انقدر سریع حالتش عوض میشه؟

"و تو و نایل مانع شدین. تو حسودیت شد؟"
چشمامو ریز کردم و پرسیدم.

پوزخند زد و عقب رفت سمت لبه ی استخر از پشت لبه ی استخر رو گرفت و به حالت جهشی خودشو بالا کشید و لبه ی استخر نشست. رفتم نزدیکش و آرنجام رو روی زانو هاش گذاشتم.

"تو نباید حسودیت بشه"
با لبخند گفتم.

"چرا باید بزارم یکی دیگه ببوستت و حسودیم نشه؟"
لیام خیلی تند پرسید.

"چون من مال توام."
من کلا مال اونم ! هم روحم و هم جسمم !

میتونستم رضایت رو تو چشماش ببینم.

"هی! بقیه هم اومدن. پاشین بیاین داخل"

صدای زین ما رو از جو بینمون بیرون آورد. زین حوله هایی که دستش بود رو انداخت روی مبل کنار دیوار و ادامه داد:"زودباشین ها! منتظریم"

"داریم میایم"
لیام جوابش رو داد. بعد کمکم کرد از آب بیرون بیام. دوتایی رفتیم سمت حوله ها.

SerVanT (+18)Where stories live. Discover now