Part 2

871 55 1
                                    

پارت 2
خيلي مهبوت اون دختره جيسو شده بودم..اون دختره چطوري روش ميشه تو چشم من  نگاه كنه البته اون نميدونه من كيم..چانيول عمرا بهش گفته باشه ليساي وجود  داشته
اون چانيول عوضي رفت و پشت سرشم نگاه نكرد
جني من از افكارم بيرون كشيد
جني:كجا سير ميكني؟
ليسا:هيجا
و رفتم
جني:هييي ليسااا وايسااا
ليسا:چيه جني چيكار داري؟
جني:چرا اينقدر باهام تند برخورد ميكني؟
بدون اينكه جوابشو بدم به سمت در خروجي رفتم
از زبون جيسو
ليسا چقدر دختر بد اخلاقيه اصلا اداب و معاشرت بلد نيس
جيسو:رز مياي بريم ناهار بخوريم؟
رز:اوكي بريم
جيسو روبه جني كردم
جيسو:جني تو هم مياي؟
جني (با كلافگي):نه خودتون بريد
من و جيسو به سمت مك دونالد راه افتاديم...
از زبون چانيول
دام براي اون موقعه ها تنگ شده شايد همه چيز تقصير منه،تقصير خود احمقم نميدونم چرا اينقدر
خودخواهم وايييي مخم داره ميتركه دنيا داره دور سرم ميچرخه
بكهيون:چانيول
چانيول:هان
بكهيون:بنظرت جيسو به من مياد؟
چانيول:اره😐
بكهيون:چرا حواست ني؟!!
چانيول:تو دختر تور ميكني حواس من بايد باشه
از زبون جني
چند روز از اخرين باري كه ليسا ديدم گذشته بود اين دختره خل و چل اصلا براش هيچي مهم نيس
منيجر صد بار بهم گفت بهش زنگ بزنم ببينم كجاست
يعني ميخوام خفش كنم خودخواه ديوونه
پس تصميم گرفتم برم ببينمش..به لي زنگ زدم كه بهش بگم ميخوام برم ديدن ليسا اونم بهم گفت ميرسونتم..
تو ماشين نشسته بوديم زياد حرف نميزديم كه
لي:ما بايد به ليسا كمك كنيم
جني:مگه تو ميدوني چيشده؟!؟
لي:من هميشه باهاش بودم
جني:بنظرت ميتونم كمكش كنم؟
لي:اره تو ميتوني البته اميدوارم
لي:فايتينگ جني
جني:فايتنيگ
*كاشك بتوني كمكش كني*
ادامه دارد...

It is my fault Where stories live. Discover now