پارت 7
#تقصير_منه
همه چيز جلويي چشام تار شد همه زخمي بودن سر تا پاشون خون بود،خيلي سعي كردم خودم رو بيدار نگه دارم كه يه دفعه چشام سياهي رفت
___________________________________________
از زبون چانيول
سوهو و گيونگسو داشتن فوتبال ميديدن كه سهون اومد كنترول رو از دست سوهو قاپيد
سهون:بابا خسته شديم بزار بزارم شبكه خبر ببينيم دنيا دسته كيه
مجري خبر:تا دقايقي پيش خبري به دستمون رسيده گروه معروف و تازه كار بلك پينك وقتي داشتن به سئول باز ميگشتن تصادف كردم و گفته شده يك نفر در اون تصادف فوت کرده و بقيه زخمي شدن،هنوز هويت فرد فوت شده اعلام نشده
لي:واييي نه ليسا
بكهيون:جيسوووو
چانيول:بايد بريم بيمارستان
لي:منم ميام
بكهيون:واستين كتمو وردارم الان ميام
من و بكهيون و لي از خونه خارج شديم نميدونستم ارزو كنم كدومشون زنده باشه ليسا از يه طرف جيسو از يه طرف.رسيديم به بيمارستان لي با عجله سمت پذيرش رفت
لي:گروه بلك پينك تو كدوم بخشن
پرستار:متاسفم اقا اين اطلاعات محرمانست
لي با داد: يعني چي محرمانست خانم تو اون بخش دوست هايي من بسترين
پرستار:لطفا اروم باشيد اينجا بيمارستانه باشه اي سيو
من سه تا سمت اي سيو دويديم
دم در اي سو رئيس كمپاني رو ديدم
چانيول:سلام،اون كسي كه مرده كي هستش؟لطفا به ما بگيددد
رئيس:كسي كه مرده....
YOU ARE READING
It is my fault
Romanceشاید سخت باشه،دیدن خوشبختی کسایی که بهت اسیب رسوندن اما دارن زندگیشونو میکنن؛خیلی بده نتونی خودتو خلاص کنی،بخاطر اونای که دوست دارن،اما ی روز همه ی ما ناامید میشیم از خودمون،از دنیا،از اطرافیانمون اون موقعیت که دیگه عشق اول ادمم نمیتونه همه چیزو در...