قلب های سیاه هم، عاشق میشن

3.7K 532 683
                                    

Un edited

Jason derulo_ zipper
Fool for you_zayn

زین با قدم های محکم به سمت اتاق می‌رفت. وقتیدبهش رسید درو محکم باز کرد و لیام از جاش پریدو

توی اتاق رفت و همون موقع پیرهنشو از تنش درآورد.

لیام از این حرکت جا خورد و ناخودآگاه به بدن نیمه‌ برهنه‌ی زین خیره شد.

_با من بجنگ

زین گفت و لیام به زور نگاهش رو از بدنش گرفت و به صورتش نگاه کرد.

_چی؟

_با من بجنگ

_زین من نمیدونم تو هنوز آماده هست..

زین برای اینکه دهن لیام رو ببینده همون موقع مشتش رو سمت صورتش برد تا بتونه دماغ لیام بشکونه. اما بخت باهاش یار نبود و لیام دستشو توی هوا گرفت.

به این ترتیب زین قصد داشت که لیام رو بزنه اما لیام تمام حرکاتش رو دفع میکرد.

اون حتی نتونست یه خراش رو بدن لیام بندازه. اما وقتی لیام به ذره بهش آسون گرفت اون آرنجش رو روی گردن لیام گذاشت و دستشو روی سینه‌ش.

جفتشون نفس نفس می‌زدن. مخصوصا زین. جنگیدن با یه دورگه اصلا کار راحتی نیست.

_می‌تونم الان بکشمت

_پس انجامش‌ بده. یالا دیگه، یالا(come on then, come on)

واقعا باید انجامش میداد؟ در هر حال اون که نمیخواست لیام رو بکشه. فقط میخواست دستشو بکنه او قلبش.

توی همین فکرا بود که جاش با لیام عوض شد و لیام دستشو دور گردن زین حلقه کرد و اونو به دیوار کوبوند.

_تامل کردن به کشتنت میده

اون در گوش زین گفت و بعد به چشماش نگاه‌ کرد. باید اعتراف میکرد. زین حتیدبا موهای کوتاه هم زیباست. لیام خودش رو لعنت کرد، چون الان باید جلوی خودش رو میگرفت و اون اصلا نمیخواست جلوی خودش رو بگیره.

زین یقه‌ی لیام‌رو گرفت و اون به سمت پایین کشید. لباشون بهم برخورد کرد و لیام درحالی که تو شوک بود زین رو بوسید.

زین با استفاده از سرعت خون آشامیش اونا رو‌ روی تخت برد.

لیام روی تخت دراز کشیده بود و زین روی دیکش نشسته بود.

زین دوباره خم شد و لیام رو بوسید و لیام دستاش رو روی کمر و پهلو های لخت زین کشید.

سریع جاشون رو عوض کرد بدون اینکه بوسه رو قطع کنه. زین به تیشرت تن لیام چنگ زد و اونو توی بدنش پاره کرد.

لیام لباش رو سمت گردن زین برد و پایین تر رفت و رد داغی روی بدن زین جا گذاشت و دوباره سمت لباش برگشت و بوسه‌ی کوتاهی روش کاشت.

fool for you(book2&3) (ziam)Where stories live. Discover now