⚠️لطفا اونایی که تازه دارن شروع میکنن به خوندن حتما ووت بدن⚠️
_________________________
_ نشستم کنار پنجره، سیگارم رو روشن کردم و رفتنش رو دیدم..
+ بعدش رفتی دنبالش؟
_ نه ، یه پاکت سیگار کشیدم ، گفتم شاید برگرده..
+ بعدش چی؟ رفتی دنبالش؟
_ نه رفتم همه عکس هاش رو جمع کردم...
+ سوزوندی؟
_ نه، گذاشتم تو انبار..
+ چرا نسوزوندی؟
_ دیوونه شدی؟ شاید برگرده!
_________________
سلام عزیزااای دل❤
من نگارم...19 سالمه :)
با یه داستان زیام اومدم❤💛
امیدوارم که خوشتون بیادو حمایت کنید
❤❤❤❤❤❤❤❤❤هر سوال و انتقادی هم دارین حتما بهم بگید برای بهتر شدن داستان خیلی کمک میکنه😉🤩
YOU ARE READING
Crazy in Love [Z.M,L.S]
Fanfiction_ نشستم کنار پنجره، سیگارم رو روشن کردم و رفتنش رو دیدم.. + بعدش رفتی دنبالش؟ _ نه ، یه پاکت سیگار کشیدم ، گفتم شاید برگرده.. + بعدش چی؟ رفتی دنبالش؟ _ نه رفتم همه عکس هاش رو جمع کردم... + سوزوندی؟ _ نه، گذاشتم تو انبار.. + چرا نسوزوندی؟ _ دیوونه شد...