😽11😽

1.5K 387 88
                                    

_ 21:43 _

darkcat: از آخرین باری که حرف زدیم آنلاین نشدی
مطمئنیم حالت خوبه؟

wiccat: خوابیده بودم

darkcat: اوه
خوبه که خوبی

wiccat: نگفتم خوبم

darkcat: سندرم‌ خواب پس از افسردگی بود؟

wiccat: بیشتر سندرم افسردگی پس از خوابه
حدس بزن تو خوابم کیو دیدم -_-

darkcat: کنتس الیزابت باتوری؟

wiccat: اون از کجا در اومد؟

darkcat: چه بدونم همیشه در نظرم وحشتناک بوده
آخه کی بخاطر اینکه باور داشته حمام خون آدمو جوون نگه میداره ۶۰۰تا دختر جوون رو میکشه؟

wiccat: مشکلاتت خیلی جدیه😑

darkcat: آره ولی مانع زندگی کردنم نیستن~

wiccat: !هی تیکه کلام منو دزدیدی

darkcat: توام مال منو دزدیده بودی
آخرش میگی بالاخره کی اونقدر ترسناک بوده که باعث شده دچار سندرم افسردگی پس از خواب بشی؟

wiccat: تو

darkcat: من؟

wiccat: بله خودت

darkcat: فکر میکنی از کنتس خونخوار ترسناکترم؟!!!؟

wiccat: اگه کنتس خونخواررو تو خوابم میدیدم وقتی از خواب بیدار میشدم افسردگی نمیگرفتم که چرا ادامه ی خوابو ندیدم

darkcat: ...کیونگسو

wiccat: گیرم
منحرفم
سیریشم
امیدی برای من نیست
همه ی اینارو میدونم پس نگو
هر چقدرم متوجه همه چی باشم وقتی یکی دیگه همون حرفارو بزنه دردم میگیره

darkcat: اینارو صرفا جهت شوخی و خنده بهت میگم ولی خودتم میدونی که آدمی نیستم که با چنین حرفایی کسی رو برنجونم

wiccat: تو بی شرف کوچولو~
اینقدر خوب نباش -_-
بجز بردن هوش و دلم هیچ دردی دوا نمیکنه این حرفات -_-

darkcat: میدونی که واسه هوش از سر کسی بردن نیاز به انجام کاری ندارم
وجودم خودش به تنهایی ملتو به سمت نا امیدی سوق میده 😎

wiccat: تو ملتو به سمت نا امیدی سوق میدی
من برای امیدوار کردن ملت از جون و دل میجنگم. مسئله همینه جونگین، تمام مسئله همینه...

darkcat: یخورده از جنگاوری های جانانت واسم تعریف کن لدفن نینژنطنسن

wiccat: دارم سعی میکنم مختو بزنم دیگه
یه روزی هم جدی مختو میزنم، کاری میکنم ملت بگن اگه این حشره ی دماغو تونسته قاپ همچین الهه ی جذابیتی رو بزنه پس ما هم میتونیم
من امیدی برای تمام نا امیدی ها میشم
انسانیت هنوز نمرده! ~

darkcat: لطفا منو آلت نقشه هات نکن
╥﹏╥

wiccat: این راه رو باهم شروع کردیم ، با هم به سر انجام میرسونیمش
جر زنی نداریم!

MEOW ≧(^ω^)≦   Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang