هلو گایز، خوبین! زنده این؟!
خب میخوام یکم بدجنس بشم، شرط اپ بعدی 150 ووته، حالا اگر کامنت بره بالا هم زودتر اپ میکنم، پس استین بالا بزنید😝😁
بازم میگم، عاقا خبر اپ رو دیدین همون موقع باز کنید ووت بدید بعد بخونید وقتی افلاین هستین...
(کریس)
اطلاعاتی که سولار برامون ارسال کرد رو پردازش کردیم، اشتباه، اشتباه، پشت اشتباه! بازم تیرشون به خطا رفته بود، اطلاعات قدیمی و پیش پا افتاده بودن و هیچ سودی براشون نداشت، فقط ریسک کرده بودن! البته جای شکرش باقیه که کای چیزی نمیفهمه، چون دوربینی تو اتاقش نداره.
+ خب کارم چطور بود؟
£ میپرسی چطور بود! حالا که به خودت جرئت دادی بپرسی جا داره بگم که خراب کردی، بدجور خراب سولار، بد!
+ چرااا!!!۰_۰
£ چون اینا رو چن بهمون داده بود، زمانی که بهش مشکوک شده بودن و این یعنی میدونن مورد حمله قرار میگیرن پس امنیت سیستم هاشون بالاس.
+ خب تقصیر من چیه!
£ هیچی، فقط دستور اشتباهی دادم که پشیمونم.
+ سری بعد بیشتر دقت میکنم، راسی خبری از شارون داری!
£ نه، چرا خودت بهش زنگ نمیزنی؟
+ الان ۳ روز گذشته از رفتنم ولی هر چی زنگ میزنم گوشیش خاموشه! شمارشو عوض کرده!
£ چیزی به من نگفته، فکر نکنم.
+ پس یعنی چی شده! نکنه کای...
£ حتی حرفش هم نزن که فهمیده باشه! منو از اینی که هستم نگران تر نکن
+ البته اون روز هم که میخواستم برم خونه نبود.
£ منظورت چیه؟
+ وقتی زنگ زدم گفت باید حدود یک ساعت صبر کنم، فکر کنم بیمارستان بود
£ بیمارستان! چیزیش شده بود!
+ صداش که میگفت حالش خوبه خوبه!
£ خودم پیگیری میکنم، تو هم هروز بهش زنگ بزن که اگر جواب داد بهم خبر بدی.
+ باشه، پس میرم سر پست خودم!
فقط منتظرم کای فهمیده باشه که خودمو دار بزنم، اشتباه بزرگی کردم، هیچ منفعتی هم برامون نداشت، فقط جون شارون به خطر افتاد.
(جونگین)
سعی کردم جلوی شارون ماجرا رو پیش نکشم، علاقه ای ندارم دوباره حالش بد بشه مخصوصا الان که حامله ست، پس ترجیح دادم خودم ماجرا رو پیگیری کنم، بدون کمک شارون
با سوالاتی که از محافظ ها کردم فهمیدم کار کیه! اما شارون میدونه که سولار جاسوسه یا بیخبره! با اینکه خیلی کنجکاو بودم که بدونم جوابش چیه ولی اگر ازش می پرسیدم اونم ازم سوالاتی درباره اش میکرد که علاقه ای به جواب دادن به این سوالات احتمالی ندارم.
BINABASA MO ANG
Forgotten love
Fanfiction❇️شخصیت ها: کای، چان، جیسو(شارون)، کریس، کیونگ ❇️ژانر: رمنس، معمایی، اسمات جونگین رئیس کمپانی لونار مون در پی اتفاقاتی با خواهر مامور ارشد NNS ازدواج میکنه، با خواهر کسی که در پی پیدا کردن مدرک کار های غیر قانونی علیه خودشه... و چی میشه زمانی که بخا...
