سلام دوستان، امیدوارم حالتون خوب باشه
ببخشید که وقفه افتاد، راستش من کنکوریم، و الان تایم مهمی برای درس خوندنمه، امیدوارم درکم کنید چون خیلی کم وقت میکنم بنویسم، خلاصه که اگر وقفه ای میوفته، به بزرگواری خودتون ببخشید ❤️چند روزی از اون ماجرا میگذره، وضعیت شرکت بهم ریخته، بار هایی که می خواستیم بفرستیم ازشون ایراد گرفتن و تا مدتی نمیشه ارسال شون کرد، میدونم یکی داره جلو پام سنگ میندازع، میدونم همه اش زیر سر اون یانگ عوضیه، میخواد محموله قاچاقش رو رد کنیم ولی چون میدونع این اتفاق نمیوفته داره اینکارارو میکنه.
با اینکه سرم با کار های شرکت گرمه ولی نمیتونم از خونه غافل بشم، میدونم شارون حساس شده پس باید بر خلاف برنامه هام زودتر برم خونه و اگر بتونم شب کارهام رو پیش ببرم.
امروز وقت دکتر بکه، تقریبا یک ماهش شده و میخوایم از سلامتیش مطمئن بشیم چون زودتر بدنیا اومده .پس زودتر از معمول برمیگردم خونه.
( شارون)
وسایل حموم بک رو آماده کردم تا جونگین که اومد با هم حمومش بدیم، از اونجایی که بک هنوز کوچیکه به نسبت بقیه نوزاد ها میترسیدم حمومش بدیم و فقط با دستمال مرطوب بدنش رو تمیز میکنیم، این سومین باره که میخوایم حمومش بدیم، سری های قبل نارا هم برای کمک پیشمون بود ولی این سری میخوام خودم و جونگین اینکارو کنیم.
صدای در ورودی رو میشنوم، حتما اومده
- چه زود اومدی!
_ چون وقت دکتر بک بود.
- خوب کاری کردی، میخوام قبل از اینکه بریم با هم حمومش بدیم، میخوام تمیز باشه.
_ فکر خوبیه.
- یکم استراحت کن، الان خوابه
_ باشه
با هم میریم تو اتاق و لباس هاش رو عوض میکنه و روی تخت دراز میکشه، یه دستش رو میذاره رو چشمش و اون یکی رو روی تخت دراز میکنه.
اروم میشینم رو تخت و میرم سمتش، دستیش رو که دراز کرده رو ماساژ میدم
- چند روزه که مشخصه خسته و کلافه ای، اگر میخوای راجبش باهام حرف بزن، شاید بتونم ارومت کنم.
_ گمرک ایراد گرفته و نمیذاره بار ها از کشور خارج بشه
- چرا! مگه مشکلی هست؟
_ یکی میخواد منو اذیت کنه، فکر کرده با این کار میتونه از من اخاذی کنه.
- با این آدما درگیر نشو
_ حرفه من پر از این ادماست، همه کسانی که دورم رو گرفتن فقط بخاطر منافع خودشونه.
- ما تازه داریم روی آرامش رو میبینیم، نذار ارامشی که داریم بخاطر بقیه خراب بشه
ČTEŠ
Forgotten love
Fanfikce❇️شخصیت ها: کای، چان، جیسو(شارون)، کریس، کیونگ ❇️ژانر: رمنس، معمایی، اسمات جونگین رئیس کمپانی لونار مون در پی اتفاقاتی با خواهر مامور ارشد NNS ازدواج میکنه، با خواهر کسی که در پی پیدا کردن مدرک کار های غیر قانونی علیه خودشه... و چی میشه زمانی که بخا...