بیست و دوم دسامبر
" بکهیون بیدار شو.."
بکبوم با تکون دادن بدن بکهیون سعی کرد از خواب عمیقش بیدارش کنه.
"پاشو.. ساعت از شش و نیم گذشته.. "
برادرش به تکون دادنش ادامه داد و وقتی باز هم نتیجه ای نگرفت بالش بی استفاده ی گوشه ی تخت روبرداشت و شروع کرد به زدن بکهیون.
+" اممممم.. "
بکهیون دستهاش رو سپر سرش کرد تا از ضربه های بالشت درامان باشه و به آرومی چشمهاش رو باز کرد.
+" چه کوفتی میخوای اول صبحی؟ "
"پاشو داداش کوچولو، میخوایم بریم عمارت.."
بکبوم بالش رو سر جاش گذاشت و برقا رو روشن کرد.
" تا نیم ساعت دیگه حاضر شو.. وگرنه همینجا ولت میکنیم و بدون تو میریم.. "
به محض اینکه برادرش از اتاق بیرون رفت، بکهیون چشمهاش رو بست و بدنش دوباره روی تشک ولو شد.
بعد با خودش فکر کرد ممکنه چانیول منتظرش باشه برای همین سریع از جاش بلند شد و به سمت حموم شیرجه زد.
دوش مختصری گرفت و شروع کرد به جمع کردن ساکش.
_ _ _ _ _
+" بکبوم هیووونگ! کجا گیر کردی؟... هممون منتظر تو هستیما.. "
بکهیون از پشت در اتاق برادرش داد کشید درحالی که به تقه زدن به در ادامه میداد.
" چند دقیقه بهم وقت بدههه.. "
برادرش هم متقابلاً فریاد زد.
بکهیون با حرص پوف کشید.
+" ساعت داره هفت میشه. تو خودت اولین نفر بیدار شدی، معلومه داری چیکار میکنی؟ همینجا ولت میکنیم و بدون تو میریم... "
بکهیون حرف هایی که برادرش ۲۵دقیقه پیش بهش زده بود رو به خودش برگردوند.
باحرص پاشو به زمین کوبید و به طبقه پایین برگشت.
وسایل خودش و مادرش رو برداشت و تو ون چسبیده به پشت ماشینشون جا داد.
به بدنه ی ماشین تکیه داد و گوشیش رو از جیبش در آورد.
تک تک صفحات اجتماعیش رو چک کرد و متوجه شد که هنوز هیچ پیامی از طرف چانیول دریافت نکرده، چیزی که روتینِ صبح هاشون شده بود.
پس اگه چانیول امروز پیام نداده بود، حتما نوبت بکهیون بود تا پیش قدم بشه.
ByunBun 06:57:
~ صبح بخیر چانیولی💓 ~
Chanyeollie 07:00:
~ بکهیون😕 معذرت میخوام بهت پیام صبح بخیر ندادم. ~
Chanyeollie 07:00:
~ رفتم حموم دوش گرفتم و بعدش میخواستم بهت پیام بدم، ولی خب تو ازم جلو زدی.. ~
ByunBun 07:02:
~ حموم، ها؟ ~
Chanyeollie 07:03:
~ چطور، عکس میخوای؟ 😏~
KAMU SEDANG MEMBACA
⋆⋆✫ 24Days Of Baekhyun ✫⋆⋆
Romansaبکهیون و چانیول دوستای دوران بچگی، طی یک اتفاق از هم متنفر میشن.! بعد از سالها دوری، خانواده هاشون تصمیم میگیرن این دوپسر رو باهم به یه کلبه وسط جنگل که خارج از سئولِ بفرستن تا به مدت ۲۴روز قبل از کریسمس باهم زیر یک سقف زندگی کنن و رابطه ی از هم پا...
