ویس میل فرستاده شده در تاریخ ۱۷ مارس ۲۰۱۲ ساعت ۲۳:۰۵
"سلام،هری."
یکم فین فین کرد و یه نفس عمیق کشید.داغون بنظر میرسید.
"دیروز کل دعوارو شنیدی.خب،یکمشو.گوشیمو خاموش کردم.و فقط نمیتونستم تحملش کنم.نمیتونم ببینم دو نفری که عاشقشونم دعوا کنن اونم بخاطر من.داشتن درباره عقب موندنم از درسام و اجتماعی نبودنم دعوا میکردن و همدیگرو مقصر میدونستن.مامان رفت خونه خواهرش و امروز اصلا اینجا نبود و بابا هم بیشتر روز بیرون بود.حس میکنم من مسئولم..."
YOU ARE READING
100 voicemails *completed* [L.S]
Fanfiction"امشب میای پارتی؟هممون منتظرتیم" کدوم پارتی؟ با اخم ویس بعدی رو پلی کردم. این یکی هم از طرف همون پسر بود. راستش، همه ی اون صدتا ویس میل از طرف اون بودن. _____ "تازه اخبارو شنیدم." "ببخشید، یادم نیست کی اون عکسارو گرفتم..." "تو باید برگردی،باشه؟" ⸙⸙⸙...