11

508 140 1
                                    

ویس میل فرستاده شده در تاریخ ۱۳ فوریه ۲۰۱۲ ساعت ۱۸:۰۱

"خب،مامان بابات گفتن که میتونم پونزدهم بهت سر بزنم.
اولش خیلی از شنیدنش خوشحال شدم ولی بعد...همزمان خیلی میترسم.
هری،من واقعا میخوام که ببینمت.میخوام ولی واقعا نمیخوام ببینمت توی این....میدونی....*وضعیت.*
میترسم از چیزی که قراره ببینم."

100 voicemails *completed* [L.S]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora