51

343 107 4
                                    

ویس میل فرستاده شده در تاریخ ۲۵ مارس ۲۰۱۲ ساعت ۱۳:۳۴

"سلام،هری.وضعیت اینجا هنوزم خرابه.مامان هنوز آپارتمانی پیدا نکرده و میدونم با وضعیت حقوقش نمیتونه خونه خیلی خاصی پیدا کنه.بابا کل روز بیرون بوده و با هیچکس حرف نمیزنه.این قضیه خیلی مسخرست.دلم واست تنگ شده"

یه نفس عمیق کشید و خندید.
یکم بزور و الکی بنظر میرسید
انگار حاظر بود هرکاری انجام بده تا حواسشو از زندگی پرت کنه.

"وقتایی که ناراحت بودم و مجبورم میکردی ویدیوهای توماس سندرز رو ببینمو یادمه.خیلی ازشون خوشم میومد پس امروز صبح سعی کردم چندتا ببینم.به دلیل غیرمشخصی،حتی با اینکه داشتم میخندیدم،بازم احساس سبکی نداشتم...
شاید بخاطر اینه که همش یاد خنده های تو میوفتادم"

100 voicemails *completed* [L.S]Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora