ویس میل فرستاده شده در تاریخ ۴ آپریل ۲۰۱۲ ساعت ۷:۰۹ صبح
"سلام،احتمالا چون دارم اینکارو انجام میدم برای مدرسه دیرم میشه ولی خب هیچوقت توی تصمیمای منطقی گرفتن خوب نبودم(صیم صیم)"
یکم خندید و فهمیدم که یه مدتی گذشته از وقتی که اون صدای شیرین رو شنیدم.دلم برای خنده هاش تنگ شده بود.
"خب،به هر حال میخواستم قبل راه افتادن بهت سلام کنم و اره دیگه همین.برام ارزوی موفقیت کن چون قراره بهش نیاز داشته باشم.خدا میدونه که مردم چقدر میتونن تو مخ و فضول باشن.بای."

YOU ARE READING
100 voicemails *completed* [L.S]
Fanfiction"امشب میای پارتی؟هممون منتظرتیم" کدوم پارتی؟ با اخم ویس بعدی رو پلی کردم. این یکی هم از طرف همون پسر بود. راستش، همه ی اون صدتا ویس میل از طرف اون بودن. _____ "تازه اخبارو شنیدم." "ببخشید، یادم نیست کی اون عکسارو گرفتم..." "تو باید برگردی،باشه؟" ⸙⸙⸙...