CHAPTER 1: "13 April ،Jung Hoseok"

1.7K 201 17
                                    

‌هیچ وقت لبخند روی صورتم رو وقتی تماشات میکنم دیدی؟
وقتی پشت صندلی‌ت میشینی، عینک ته استکانی بدون قابتو روی بینیت میذاری و قهوه ای که برات درست میکنم رو مزه مزه میکنی...هیچ وقت یاد من می‌افتی؟
میدونی بهشتِ من، چه حسی داره؟‌
برای تو بهشت وقتیه که میزاری کلمات دستتو بگیرن و توی خودشون غرقت کنن؛
و بهشت برای من زمانیه که تماشات میکنم، وقتی دستتو روی کاغذ های نو حرکت میدی و با کلمات یه دنیای جدید خلق میکنی.
دنیایی که هنوز هیچ کس‌ جز خودت، اجازه ورود بهش رو پیدا نکرده.‌

ᴘᴀʀᴀᴅɪsᴇ || sᴏᴘᴇWhere stories live. Discover now