part 2

1.6K 296 79
                                    

On trigger : Bö ft serhat durmus

با پخش شدن بوی دود چینی به بینیش داد و با اخمی به اطراف خیره شد 

¥ قربان بهتر نیست بریم ؟

دستش رو به نشونه ی سکوت بالا اورد و روی مبل عنابی تند رنگ داخل قسمت وی ای پی نشست

_ مشکلی نیست می تونید برید

با زنگ خوردن گوشیش هوفی کرد و درش اورد با دیدن اسم sok sok لبخندی زد و روی دکمه ی سبز رو فشار داد

_ چی شده پسر ؟

^  تو دیوونه ای رفتی یه جای شلوغ و پر از آدم !

_ باید یکم از خونه می امدن بیرون.....خوشگله

^چی ؟

_کسی که رو به روم ایستاده زیادی خوشگل ! لب های درشتش که با رژ قرمز رنگی شدن، چشم های کشیدش که لنز آبی اون ها رو براق نشون می ده دامن کوتاه و قرمزی که رون های تپلش رو به نمایش گذاشته و ترقوه هایی که با وجود اون لباس گشاد قرمز رنگ دارم ازشون لذت می برم

^ام...پسر گرایشت رو تغییر دادی؟؟ آخه اینا ویژگی های یه دخترن!

تکخندی کرد و به مبل تکیه داد

_نه ولی اون انگار.....

نگاهی به سیبک گلو و دست های فرد مقابلش انداخت و نیشخندی زد

_ سعی داره جنسیتش رو تغییر بده یا بهتر بگم...

با دیدن دخترایی که با لباس های حریر دور و اطرافش بودن نفس عمیقی کشید و سرش رو از تاسف تکون داد

_ مجبور !

^ پسر عاشق نشو مواظب خودتم باش باز من نمی تونم شامم رو ول کنم بیام دنبالت

با قطع شدن گوشی اون رو داخل جیبش گذاشت و مشغول بر انداز کردن اطرافش شد

× من.......نامزد دارم

حتی اون لحن هم برای یه زن نبود !

• انقدر سخت نگیر دختر جون قرار نیست متوجه بشه نگر....

با دیدن مشتی که پسر داخل دهن مرد زد دستش زد روی لبش گذاشت و لب هاش رو وارد دهنش کرد تا قهقه ی بلندی سر نده

× ولی فکر کنم اگه ادامه بدی....

پسر با نشستن روی شکم مرد شروع به مشت زدن توی دهنش کرد و با گرفتن یقش صورتش رو بالا

×کسی هم قرار نیست از مرگت با خبر باشه فهمیدی !

با ول کردن یقه ی مرد از اونا بلند شد و موهای بلندش رو عقب داد

× بودن با من رو باید.....

با زدن نیشخندی دامنش رو پایین تر کشید و زبونش رو روی لبش کشید

× فقط تو رویاهاتون ببینید عوضی ها

با پرت کردن شیشه ی مشروب به سمت اونها ،  انگشت فاکش رو بهشون نشون داد و از اونجا رفت

game !Where stories live. Discover now