part 3

1.4K 263 169
                                    

1 : pre kai ro

با قدم های ارومش وارد اتاق اصلی شد و عینکش رو مرتب کرد

÷ می شنوم

با اخم ریزی گفت و با نشستن روی صندلی به افرادی که مضطرب بهش خیره شده بودن نگاهی انداخت

÷دوست دارم بدونم به چه دلیل لعنتی من رو صدا زدید و نزدیک بود بمیرم !

با عصبانیت گفت و شقیقش رو مالش داد

£ متاسفم قربان فقط بحث.....مهمی بود

هیستریک خندید و ابرویی بالا انداخت

÷اگه مهم نبوده باشه الان همتون رو می نداختم پیش اون بیمار تا بفهمید وقتی اونطوری داد می زنید ممکنه عصبی بشه و نزدیک بود خفم کنه احمقا اینجا یه تیمارستان فاکی و دلیل این ریکشن لعنتیتون چی بود !

/ متاسف ولی ام.....در واقع موضوع در مورد بیمار اتاق A

هومی کرد و پاهاش رو روی هم انداخت تا تمرکز بیشتری نسبت به حرف بقیه داشته باشه
بیمار هایی که داخل قسمت A تا z بودند رتبه ی بالایی تو درصد خطرناکی داشتن و همین باعث جلب شدن نظرش می شد

÷خب.....اون خودش دکتر داره من چیکار می تونم بکنم !

£اون...بیمارستان رفته !

ابرو هاش با تعجب بالا پریدن و تکخندی کرد

÷ بیمارستان ؟؟ اونم فقط صرف 3 روز ! اون بیمار چطور آزاد شد ؟

£ نمی دونم به نظر می رسه سوالی از بیمار پرسید که باعث عصبانی شدنش شد و اون طناب رو باز کرد و بهش حمله کرد

با دیدن چهره ی نگران بقیه از روی صندلی بلند شد و سمت پرونده ها رفت

÷ و شما ازم می خواید من بهش رسیدگی کنم درسته!

با دیدن سرشون که به نشونه ی تایید تکون خورد نیشخندی زد و پرونده رو بیرون کشید

÷ و اون وقت چرا من؟ اونم وقتی اینجا 39 تا دکتر داره !

/ خودش خواست

÷چی ؟؟

متعجب گفت و با بیرون کشیدن پرونده سمت در رفت

£ اون خودش خواست شما دکترش باشید درست از 4 روز پیش که شما رو دیده بهمون گفت ، به حرفش توجه نکردیم و این.....بلایی بود که سر اون مرد امد!

لبش رو گزید و نفسش رو صدا در بیرون داد

÷بهش فکر می کنم !

با بستن در گفت و وارد دفتر خودش شد

با نشستن روی مبلش پرونده رو باز کرد و با دقت شروع به خوندنش کرد

Name : .....

جای اسم خالی بود و باعث می شد اخم روی صورتش شدید تر بشه

Appellation: RM
Age: 27

game !Where stories live. Discover now