Wasted love : ofenbach
آهنگش رو فقط باید تو شب وقتی سرت بیرون از شیشه ی ماشین گوش کنی (:.
با باز کردن در حموم نگاهی به نامجون انداخت و لبخندی زد÷ موهای خاکستری بهت میاد
با تکیه دادن به در گفت و با برگشتن سر نامجون به طرفش سرش رو کج کرد تا بتونه صورت خم شدش رو ببینه
% عروسک حموم نمیای ؟
هومی کرد و شلوار و باکسرش رو در اورد
÷ می دونی وقتی رفتم بیرون به غیر از رنگ مو یچیز مهم خریدم
ابرویی بالا انداخت و با گذاشتن دستش روی کمر جین اون رو به نرمی نوازش کرد
÷ برای من باش نامجون و بزار این دنیای فاکی هر کاری می خواد بکنه
با در اوردن حلقه ای که داخل جیب کوچیک لباسش گذاشته بود دست نامجون رو گرفت و داخل انگشتش گذاشت
% عاشق من شدن تاوان بدی داره عروسک خودت می دونی که ؟ همین علانشم تحت تعقیبیم
با نوازش کردن گونه ی خیس جین گفت و لبخندی زد
÷ می دونم
با در اوردن حلقه ی دیگه ای اون رو به نامجون داد و دست چپش رو سمتش گرفت
% کیم سوکجین حاضری با من ازدواج کنی طوری که هر روز امکان داره توست یه پلیس کشته بشی و اخرین نفست باشه ؟
قهقه ای سر داد و چال گونه ی نامجون رو نوازش کرد
÷ پس بیا هر روز جوری با هم باشیم که انگار اخرین روز نامجون
تکخندی کرد و انگشتر رو داخل انگشت جین گذاشت
% خب....به سلامتی این پیوند باید چیکار کنیم عروسک
با حلقه کردن دستش دور گردن نامجون موهای کوتاه پشت گردنش رو نوازش کرد و نیشخندی زد
÷ سکس ! بهترین کار
با زدن اسپنک ارومی به جین سرش رو وارد گردنش کرد و بوسه ای روش کاشت
% عروسک هورنی
با گذاشتن لبش روی لب جین لباسش رو از روی شونه هاش پایین انداخت و به دیوار چسبوندش
÷ دوست...دارم
روی لب نامجون زمزمه کرد و با انگشتش لب نامجون رو نوازش کرد
% منم عروسک
با نوازش کردن پهلوی جین خودش رو خم کرد و زبونش رو روی نیپلش کشید
÷ م...مونی...اه
با مکیده شدن نیپلش دستش رو روی شونه ی نامجون گذاشت و چنگی بهش زد
÷انقدر ... اههه.... با من.... بازی نکن
YOU ARE READING
game !
Fanfictionبا ابروی بالا رفته به مرد که چاقو رو روی گلوی کوک گذاشته بود خیره شد و قهقه ای سر داد = پس تو فکر من تو دام تو گیر افتادم ؟؟ اشک فیک کنار چشمش رو پاک کرد و موهای بلندش رو بالا داد = کاملا اشتباه می کنی من تو این بازی نه برندم و نه بازنده ! بلکه من...