Part 23

881 171 118
                                    

Lie to me : tate
آهنگ های tate رو دوست دارم چون یهو از نت اروم بلند می خونه (:


با کوبوندن خودش به در چینی به بینیش بخاطر درد داد و چند قدم به عقب رفت


× لطفا یونگی لطفا تو این خونه ی لعنتی نباش 


اینبار خودش رو محکم تر به در کوبوند و بخاطر درد شدید شونش دادی کشید


× لطفا وقتی..... از اینجا خارج شدم با لبخندت من رو بغل کن و بگو..... بهم اعتماد داری

با دیدن دودی که از زیر در وارد شد کارش رو چند بار تکرار کرد و با شنیدن صدای شکستن در لبخند بی جونی زد

× نمی زارم..... اتفاقی برات.... بیوفته


با حس مایع ی سردی که از روی شقشقش به روی گونش لغزید دستش رو روش کشید و به خون روی انگشت هاش خیره شد

§ انقدر عاشقشی پارک


با شنیدن صدای فرانک دندون هاش رو از عصبانیت روی هم فشورد و نفسش رو صدا دار بیرون داد


× فرانک.... ولش کن

با دیدن چاقویی که زیر گلوی یونگی بود گفت و قدمی به سمتش برداشت


× می کشمت

با دیدن خونی که از زیر چاقو روی گردن یونگی لغزید گفت و عقب رفت

_ج... جیمین برو.... بیرون


به سختی گفت و سرفه ای بخاطر تنگی نفسش کرد

§ اوه مین یونگی نگرانشی اونم.....

با خیره شدن به جیمین قهقه ای سر داد و چاقو رو بیشتر روی گلوی یونگی فشورد

§ نگران کسی که قرار بود تو رو بکشه

با شنیدن این حرف سرش رو پایین انداخت و چنگی به بازوش زد

§ کسی که برای به قتل رسوندنت ازم پول گرفت برات متأسفم که عاشق همچین آدمی شدی

چشم هاش رو روی هم فشورد و لبش رو به دندون گرفت انقدر محکم که تونست مزه ی گس مانند خون رو حس کنه

_جیمین.... داره.... حقیقت رو... می گه

سرش رو پایین تر انداخت و اجازه داد موهای نمدار و مشکیش چشماش رو بیشتر بپوشونن چون.....
نمی تونست داخل چشم هایی که با عشق و اعتماد بهش نگاه می کردن خیره بشه و بگه....
حقیقت داره!

game !Where stories live. Discover now