Black out Day : phantogram
آهنگش خیلی خفن
بخاطر چند دقیقه ی اول ولش نکنید و تا آخر گوش کنیدسیگارش رو پایین انداخت و با نیشخندی به دانشجو هایی که در حال خارج شدن از آزمایشگاه بودن خیره شد
÷عوضی ها
زیر لب گفت و به سمت نامجون رفت
÷ نمی زارم بهت صدمه بزنن
گونه ی نامجون رو نوازش کرد و پیشونیش رو روی پیشونیش گذاشت
% ج... جین.... تویی؟
شستش رو زیر چشم نامجون کشید و تا لب های خیسش ادامه داد
÷ من اینجام مونی..... من کنارتم
با جلو بردن سرش لبش رو لب نامجون گذاشت و دستش رو وارد موهای مشکیش کرد
می تونست لمس کنه
بدون هیچ جسم مزاحمی
چیزی که نتونه پسر مقابلش رو ببینه
می تونست با آزادی تمام لمسش کنه!÷ اومممم
با وارد شدن زبون نامجون به داخل دهنش مکی بهش زد و روی پاهاش نشست
÷ا.. اوم
با گذاشتن دستش روی گردن نامجون خودش رو روی پاش جلو تر کشید و بخاطر کم اوردن نفس لب هاشون رو جدا کرد
% عروسک لبات رو...... لمس کردم
ذوق داخل صداش
دوست داشت همیشه بشنوه!÷ همیشه لبخند بزن
با گذاشتن بوسه ای روی لب نامجون گفت و از روی پاهاش بلند شد
% جین می خوام ....ببینمت
با بردن دستش به سمت پشت نامجون پارچه ای که دور چشمش بسته بود رو بین انگشت هاش گرفت و لبخندی زد
÷ دوست د....
~ جین بیا عقب!
با شنیدن صدای مدیر دندون هاش رو روی هم فشورد و برگشت
~ داری چیکار می کنی؟
با کشیده شدن دستش و برخوردش به دیوار هیسی کشید و لبش رو به دندون گرفت
÷ دارید مثل یه موجود بی ارزش باهاش برخورد می کنید!
داد زد و با بسته شدن دوباره ی اون شیشه دست هاش رو مشت کرد
~ مگه نیست اون با یه حیوون کثیف ه....
با زدن مشتی تو دهن مدیر اون رو به دیوار کوبوند و یقش رو گرفت
YOU ARE READING
game !
Fanfictionبا ابروی بالا رفته به مرد که چاقو رو روی گلوی کوک گذاشته بود خیره شد و قهقه ای سر داد = پس تو فکر من تو دام تو گیر افتادم ؟؟ اشک فیک کنار چشمش رو پاک کرد و موهای بلندش رو بالا داد = کاملا اشتباه می کنی من تو این بازی نه برندم و نه بازنده ! بلکه من...