La di die : Nessa Barrett
حتما حتما حتما پلی کنید
با پایین امدن از تخت سمت لباسایی که هوسوک براشون آماده کرده بود رفت و بعد از پوشیونشون نگاهی به یونگی انداخت
× زود بر می گردم
سمت یونگی رفت و با گذاشتن بوسه ای روی لب هاش ملافه رو روش کشید
×قول می دم ، همچیز رو درست می کنم و کنارت می مونم
با برداشتن پاکت سیگارش از اونجا خارج شد و روی شماره ی مورد نظرش کلید کرد
☆ چه عجب یه زنگی بهمون زدی جیمین
نیشخندی زد و نخ سیگار رو بین لب هاش گذاشت
×حوصله ی لاس زدن هات رو ندارم فرانک می خوام بیام ببینمت
با روشن کردن سیگارش گفت و موهاش رو بالا داد
☆ فردا بیا الان وقت ندارم نمی تونی هر موقع که دلت خواست ب....
قهقه ای سر داد و پکی به سیگارش زد
×فکر کردی اهمیت فاکی بهش می دم ؟ برام مهم نیست که داری کدوم یکی از هرزه هات رو به فاک می دی تا نیم ساعت دیگه و این......
دود سیگار رو از بین لب هاش بیرون داد و اخمی کرد
×آخرین باری باشه که بهم دستور می دی !
با قطع کردن تماس گوشی رو داخل جیب شلوارش گذاشت و از هتل خارج شد
×برام اوردینش؟
خطاب به یکی از بادیگارد های یونگی که بیرون بود گفت و سوییچ موتورش رو از دستش گرفت
< ببخشید به آقای مین باید چی بگیم می دونن رفتین ؟
سیگارش رو بین دست هاش له کرد و داخل سطل آشغال انداخت
× بهش بگو منتظرم بمون هر اتفاقی بیوفته من هنوزم الهه ی اونم !
با نشستن روی موتور مشکیش گفت و از اونجا دور شد
با پیچیدن بوی تعفن آور سکس چینی به بینیش داد و نگاهی به فرانک و دختر هایی که دورش بودن انداخت
× تمام پولات رو پس می دم
با جدیت گفت و دستش رو وارد جیبش کرد
☆ برای چی ؟ من بهت پول دادم که مین یونگی رو بکشی و داری همش رو بهم پس می دی نکنه مجانی می خوای انجامش بدی ؟
با پرت کردن پول به سمت مرد نیشخندی زد و روی مبل مقابلش نشست
× من اینکار رو نمی کنم و چی شده که با خودت فکر کنی من نیاز به پول دارم ؟
با بالا انداختن ابروش گفت و پاهاش رو روی هم انداخت
☆ نکنه عاشق شدی پارک ؟
![](https://img.wattpad.com/cover/270467359-288-k663539.jpg)
YOU ARE READING
game !
Fanfictionبا ابروی بالا رفته به مرد که چاقو رو روی گلوی کوک گذاشته بود خیره شد و قهقه ای سر داد = پس تو فکر من تو دام تو گیر افتادم ؟؟ اشک فیک کنار چشمش رو پاک کرد و موهای بلندش رو بالا داد = کاملا اشتباه می کنی من تو این بازی نه برندم و نه بازنده ! بلکه من...