• 6

335 89 43
                                    

تا قسمت سونگجونگ این قسمت اسمات و خشن هست اگه ‌دوست دارید ردش کنید

WS - WOOSAN

چاقوی کوچیکش رو در آورد

با دست های قوی و محکمش گردن پسر رو گرفت و روی تخت گذاشت ، وویونگ به رو به رو خیره شده بود و برای اولین بار داشت لذت میبرد

حتی با فشار دست های اون پسر لذت میبرد چه برسه بخواد -

افکارش با رد شدن رد خنک مایعی از روی کمرش به سمت پایین بریده شدن . سوزش حس میکرد ، چرا دردش نمیگرفت ؟

سان با نیشخندی که زده بود زنجیر توی دستش رو به تخت وصل کرد ‌

با همون زنجیر پسر دوست داشتنی رو به روش رو بست و اینجور باعث شد پسر نتونه تکون بخوره

البته دست های پسر باز بود

کمر خوش فرم پسر خونی شده بود و خونش روی زنجیری که توسطش بسته شده بود می چکید . سان میتونست قسم بخوره که اون صحنه زیباترین صحنه ی زندگی‌ش بود

سرش رو جلو برد و کنار گوش وویونگ ایستاد

چندین نفس عمیق کشید و متوجه نشد با هر نفسی که میکشه بدن اون پسر تکون میخوره

دوست داشت بدنش رو ببنده و بتونه آزادانه با چاقوش هر نوع نقاشی ای روی اون بدن بکشه

ولی نمیشد

اون پسر غریبه قطعا بعدا به حسابش میرسید

دست های وویونگ تکون خوردن، سان کنجکاو به دست های وویونگ خیره شد . چیکار میخواست بکنه؟

دست وویونگ روی پای سان متوقف شد

با اینکه نمیدیدش،ولی دستش رو حرکت داد و تا کنار دیکش کشوندش

سان ابرو هاش رو بالا انداخت و با لبخند محوی گوش پسر رو گاز گرفت.

سان سر پسر رو کمی عقب کشید و دستش رو روی آلتش گذاشت،از توی شلوار و باکسر پسر رد کرد و آلتی که تقریبا داغ شده بود رو نوازش کرد

وویونگ " هیس " بلندی گفت و سرش رو کمی به عقب برد

+ میخوام بدون اینکه لب هات رو ببوسم باهات رابطه داشته باشم. عجیبه؟من عاشق کارای عجیبم

سان زمزمه کرد و با تک خنده حرفش رو تموم کرد

پسر با نوازش های سان تحریک و از اینکه نمیتونست به خودش دست بزنه کلافه شده بود

سان متوجه شد و بعد از بوسیدن آروم چونه ی پسر، شلوارش رو پایین کشید

به بدن سفیدش با تحسین نگاه کرد و با ضربه ای که روی بوتش زد ، هیس بلندی گفت

رد ضربه ای که سان زده بود قرمز شده بود و اینکه کبود میشد واضح بود.

در حالی که وویونگ رو خم کرد روش خیمه زد و چاقوی تیزش رو کنار صورتش نگه داشت

HATERS 1Where stories live. Discover now