• 28

131 37 27
                                    


+ اگه فکر میکنی دروغ میگم، فقط باهام بیا تا نشونت بدم
هونگ جونگ با اخم به هه این نگاه میکرد

- باشه
+ میتونی بهش بگی میریم بیرون، تا حال و هوایی عوض کنیم و رفتارمون با هم بهتر بشه

- خودم میدونم چی بگم، توی ماشین منتظرم باش
به سمت اتاق سونگهوا رفت. هه این بهش چیز هایی گفته بود که اصلا دلش نمیخواست باورشون کنه
ولی وقتی گفت مدرک داره و میتونه ثابت کنه، تصمیم گرفت باهاش به جایی که میگه بره

- میخوایم با هه این بریم بیرون
سونگهوا سرش رو از گوشیش بیرون نیاورد

+ کجا؟
- فقط میریم هوا خوری، شاید رابطه مون یکم بهتر شد
سونگهوا به چشم های هونگ خیره شد و با مکث طولانی ای آروم جوابش رو داد
+ باشه، مواظب خودتون باشید

هونگ صدا خفه کن رو روی کلت سونگهوا نصب کرد و کنار چاقو ی خودش به سونگهوا نشونشون داد
- کدوم؟
+ داری میری که بکشیش؟
+ جواب سوالم رو ندادی

+ تو قاتلی هونگ جونگ؟
هونگ ساکت شده بود. چشم هاش هیچ چیز رو نمی رسوند
کلت رو توی جیبش گذاشت و چاقو رو روی تخت سونگهوا پرت کرد

- منتظرم نباش، فردا میام
جوری که اسلحه مشخص نباشه اون رو توی لباسش گذاشت و بعد از ورداشتن سوئیچ، بیرون رفت

موهای آبی تیره ش بیشتر از همیشه بهش میومدن
ولی تصمیم داشت عوض کنه رنگشون رو
فکرش رو خالی از هر چیزی کرد و توی ماشین نشست. کمربند رو برای هه این بست و باعث شد هه این خوشحال شه

- خودت آهنگ بذار
هه این چیزی نگفت و آهنگی که دوست داشت رو گذاشت

چند دقیقه گذشته بود که متوجه شد کسی تعقیبشون میکنه
پوزخند زد
حتی هه اینم متوجه شده بود

+ هونگ .. میشه آروم باشی؟
- الان عصبیم؟

لحنش اونقدر بد بود که هه این ساکت شد، هونگ با سرعت بیشتری ماشین رو روند و وارد فرعی هایی که می شناخت شد
با نزدیک شدن به جایی که خوب میدونست کجاست، راهش رو کج کرد

- سرتو بیار پایین، ممکنه تیر اندازی کنن
هه این پایین رفت و آب دهنش رو قورت داد
به دست های هونگ که آستین هاش تا آرنج بالا زده شده بود نگاه کرد و توی دلش برای بار چندم از اون پسر خوشش اومد

چیزی نگفت، ترجیح میداد ساکت بمونه

هونگ جونگ ایستاد
- پیاده نشو
هه این با دیدن تفنگی که توی دست هونگ بود ترسید و خودش رو پایین تر برد

در ماشین رو باز کرد و از ماشین پیاده شد
بی هیچ لباس ضد ضربه ای، مقابل اون ماشینی که میدونست اسلحه دارن ایستاده بود

دستش رو همزمان با کسی که توی ماشین بود بالا برد
و همزمان با هم شلیک کردن، اون به دست هونگ و هونگ به چرخ ماشین

HATERS 1Where stories live. Discover now