با صدای ضربه های متوالی ای که به در وارد می شد از خواب پرید و با عجله به سمت در رفت و با خشم به لیام خیره شد.
نارسیسیا: دعا کن جلینا بد خواب نشده باشه بخاطر وحشی بازیات.
گفت و برگشت به جیجی که با آرامش روی تخت خوابیده بود نگاه کرد و نفسش را فوت کرد.
نارسیسیا: شانس آوردی. چه مرگته این وقت شب؟
لیام با لبخند عمیق به صورت اخمو و خواب آلود نارسیسیا نگاه کرد و نارسیسیا نگاهش را بین لیام خنده رو و راجر بهت زده که پشت سرش ایستاده بود گرداند.
لیام: پیداش کردم.
نارسیسیا: خوش بحالت.
خواست در را ببندد که لیام مانع شد.
لیام: نه جدی میگم. فهمیدم کجا باید دنبالش بگردیم.
نارسیسیا: ببین لیام. اگه همین الانم پیداش کنیم احتمالا خوابه. پس بزار فردا صبح بریم سراغش که بیدار شده باشه.
لیام: ببخشید ولی اگه الان نگمش خوابم نمیبره تا صبح.
نارسیسیا: بخواب خوابت میبره.
با کلافگی در را بست و بلافاصله لیام در را باز کرد.
لیام: نارسیسیا خواهش میکنم گوش کن. لازمه همین الان بهت بگم.
نارسیسیا هیس ارامی گفت و به جیجی اشاره کرد. لیام لبخوانی کرد: خواهش میکنم. لطفا.
نارسیسیا به چشم های پاپی طورش نگاه کرد و با دست های مشت کرده از اتاق خارج شد و بعد از آهسته بستن در به لیام خیره شد.
نارسیسیا: خیلخب بگو میشنوم.
لیام: خب ببین بهترین جا واسه ی قایم شدن سوزن توی انبار کاهه. میدونی چرا؟
نارسیسیا پوکر به او خیره شد و لیام بلافاصله جواب سوال خودش را داد.
لیام: چون اونجا همه شبیه همن. ما نباید دنبال یه دورگه ی آسیایی اروپایی توی آمریکا و اروپا میگشتیم نارسیسیا. نژاد زین برمیگرده به خاور میانه. زین یه رگ اردو داره. ما همه جارو گشتیم بجز اون جایی که باید.
نارسیسیا با اخم ظریفی روی پیشانی اش به نقطه ای خیره شده بود.
نارسیسیا: حق با توعه. ما کشور هایی که احتمال می دادیم بهشون پناه داده باشن رو گشتیم ولی هیچوقت به کشور هایی که نژادشون برمیگرده بهش فکر نکرده بودیم.
لیام: بخاطر همین توی هیچ کشوری چیز مشکوکی ازشون دیده نمیشد. اونا همون جایی قایم شدن که همه مثل هم بودن.
راجر: پس چرا معطلین؟ برین دنبالش دیگه.
نارسیسیا: الکی نیست که اول باید به کشورهای اردو اطلاع بدیم که مورد مشکوکی دیدن یا نه بعد با اف اف اس هماهنگ کنیم. خیلی طول نمیکشه ولی نایل باید انجامش بده اونم خوابه.
YOU ARE READING
Remember Me [Z.M]
Fanfiction_دیگه هیچوقت ترکم نکن لیومم +هیچوقت زین تا همیشه کنارتم _اگه بری من میمیرم +نمیرم زین. قسم میخورم این بوک سرشار از بگایی است