PART 3

879 140 23
                                    

🤩

__________________

هیونجین شکه از دیدن فلیکس همینطور هاج و واج مونده بود

_تو ...تو اینجا چیکار میکنی ؟....

_اومدم برا کار دیگه

فلیکس با تخسی جواب داد

_ینی وکیل شدی بیای تو شرکت من کار کنی؟

_شرکت ؟...اینجا واقعا شرکته اقای هوانگ ؟

بعد از این جمله فلیکس هیونجین پوز خند صدا داری زد

_اوکی بیا بشین

گفت و رفت پشت میزش و روی صندلیش نشست و لم داد

_چرا وکالت خوندی؟تا جایی که یادمه رشتت حقوق نبود

_دقیقا بعد از اینکه منو برگردوندین رشتمو عوض کردم

میخواست دلیل کارشو بپرسه اما پشیمون شد نفس عمیقی کشید دستی به موهای بلوندش کشید

_خب بزار ببینیم ...لی یونگ بوک ....برای وزیر صنعت کار کردی؟..واقعا؟..برای اینکه من قبولت کنم که همچین چیزی ننوشتی ؟....

فلیکس قیافه پوکری گرفت و همینطور به هیون زل زد

_اونجوری بم نگاه نکن ....خب اون کفتار پیر کاراشو دست هر کسی نمیده ...اینطوری که اون قبولت کرده پس کارت باید خوب باشه

هیون جمله اخرو انقدر اروم گفت که خودشم به سختی میشنید

قبل از اینکه جمعه بعدیشو شلوع کنی دستی توی موهاش کشید و یکم از مایع تلخ مزه تو لیوانش نوشید

_بگذریم ...بزار همین اول کار یچیزاییرو بهت بگم ..اول اینکه اینجا رتبه بندی نداریم پس یوقت دور برنداری فک کنی ادم خاصی هستی ...دوم , اینجا هر چی دلت بخواد هست با کارتی از طرف من, هر غلطی دلت بخواد میتونی اینجا بکنی ..سوم اینکه کشتن ممنوع....این بزرگترین قانون اینجاست ...کشتن هر کسی هر چقدر هم که حرومزاده باشه ممنوعه ...اگه میبینی نمیتونی ادم نکشی به سلامت ....هونگ؟؟

اخر صحبت اسم هونگ جونگ رو با حالت عصبی داد زد و هونگجونگ اومد داخل اتاقش

_بله

هیونجین همزمان که سیگار توی دستش رو میزاشت بین لباش جواب داد

_اینو ببر اینجا رو نشونش بده ...همه چیم توضیح بده ...وکیل جدیده ...

فلیکس با تعجب به هیونجین نگاه کرد همین الان خودش گفته بود اینجا رتبه بندی نداریم بعد خودش عین رئیسا رفتار میکنه

همراه با هونگجونگ ازون اتاق زد بیرون اما پسر مو مشکی رو به روش یهو با صورت خندانی برگشت سمتش

_کیم هونگ جونگ شما؟؟

_من لی یون...لی فلیکس هستم ‌....فلیکس صدام کنین

MEANINGLESS (HYUNLIX)Where stories live. Discover now