PART 19

674 123 126
                                    

_اینطور که تو میگی ....احتمالا ضربه مغذی شده

بعد از حدود نیم ساعت که بقیه منتظر برگشت جونگین و هیونجین از بیمارستان بودن بالاخره رسیدن

چانگبین باجدیت تمام و با اخمایی که معلوم بود بخاطر عصبانیت از خودشه رفت سمت جونگین

_چی شد؟

_هیچی...خیلی جدی ....یکم خونریزی داخلی داشته اما خودش خود به خود قطع شده...و در کل اسیب جزعی دیده....

فلیکسی که داشت از نگرانی و ناراحتی منفجر میشد اومد جلو

_هیچی؟...به این میگی هیچی؟...همین خونریزی میتونست باعث مرگش بشه...یا اصلا اون لخته خونی که توی مغزش هست چی؟...اگه خونریزی متوقف شده پس خونش کجا رفته

پشت سر هم با عصبانیت گفت

هیچکدوم از افراد حاضر در اونجا تا حالا فلیکس رو اینشکلی ندیده بود و جونگین در واقع کمی ازین رفتار ناراحت شد و بهش برخورد

_هیی...ایزی پسر...اروم باش بزار با هم بریم ...اون حالش خوبه لخته خون رو الان دارن تخلیه میکنن...و حدودا نیم ساعت دیگه باید ببهوش بیاد اونطور که به من گفتن

فلیکس سریع بلند شد و کاملا مشخص بود که مقصدش گجاست برای همین تا خیلی دور نشده بود چانگبین دستش رو گرفت

_اوی...اروم بچه....میخوای براش دردسر بتراشی ؟

فلیکس متوجه حرف چانگبین نشد

چرا باید دردسر براش درست میکرد

_ما نمیدونیم کی به تو چی داده اگر یه وقت گیر بیوفتیم برا هممون دردسر میشه و بیشتر برای اون دردسر درست میکنی

فلیکس تازه متوجه شده بود

اما واقعا چی به خوردش داده بودن که انقدر تو این چند ساعت حس خوب و خاصی بهش دست داده بود

بعد از گذشت یک ساعت تورنومنت اصلی که قرار بود همون روز انجام بشه به فردا شبش منتقل شد در واقع بازی ها قمار هایی که اونشب انجام شده بود یجورایی بچه بازی و دست گرمی برای تورنومنت اصلی بود

اینطور که جونگین بهشون اطلاع داده بود هیونجین هم تقریبا بهوش اومده بود

جونگین به جونگوون سپرده بود که از فلیکس یه ازمایش بگیره برای همین فلیکس توی ازمایشگاه بود

توی ازمایشگاه روی یکی از صندلی ها نشسته بود و منتظر جونگوون بود تا نتایج ازمایش رو بهش بگه

هونگ جونگ اروم وارد ازمایشگاه شد و دستشو گذاشت روی شونه فلیکس

_هنوز جوابش نیومده؟

فلیکس با سر جواب منفی داد اما همون لحظه جونگوون فلیکس رو صدا کرد که بره پیشش

فلیکس همراه با جونگین وارد اتاقی که جونگوون داخلش بود رفت

MEANINGLESS (HYUNLIX)حيث تعيش القصص. اكتشف الآن