🐾 •قسمت سی و دوم •🐾

6.2K 2.2K 1.3K
                                    

-پروژه رفع کراش چطور می‌گذره جناب بیون؟

به محض اینکه دوست کون‌پنبه‌ایش باسنش رو روی تختش گذاشت با نیشخند سوال کرد و بکهیون که واقعا نمی‌خواست در این باره اصلا حرف بزنه، فقط با اخم نگاهش رو از دوستش گرفت تا سینی ارزنده خوراکی‌هایی رو که مادرش براشون آورده بود بذاره روی میز.

-نشنیدی چی گفتم؟

جی ایون با بدجنسی سوال کرد و پاپی کلافه چرخید و نگاهش رو به دوستش که تو عمق چشم‌هاش جمله " تا وقتی نگی گه خوردم ولت نمی‌کنم" برق می‌زد، داد.

-خودت چی فکر می‌کنی؟

یه بیسکوییت از توی بشقاب برداشت و خودش رو انداخت روی تختش. دختر کنارش هم خودش رو ولو کرد و از گوشه چشم چند لحظه نگاهش کرد و بعد فقط سرش رو جلو آورد تا از بیسکوئیت خونگی تو دست بکهیون یه گاز بگیره. پاپی چشم‌عسلی فقط بیسکوییت رو با یه کم خشونت چپوند تو دهن دوستش و نگاهش رو داد به سقف.

-دیگه بهش پیام ندادم. یکی دوبارم پیام داد، کوتاه جواب دادم و نذاشتم مکالمه خاصی داشته باشیم. ییشینگ رو هم تهدید کردم بهش خبررسونی نکنه.

-اون دوست گوسفندت حرف گوش میده مگه؟

جی ایون که مشخص بود دل پری داره حرصی گفت و بکهیون با خنده کوتاهی چرخید سمتش.

-مشخصه حسابی پا رو دمت گذاشته.

دختر جوون چشم‌هاش رو با حرف بکهیون چرخوند.

-دم من عین مال تو کف زمین ولو نیست که هر کسی بتونه پا بذاره روش. ولی خب...اعتراف می‌کنم واقعا داره روانیم می‌کنه. یعنی یه طوری سمجه که من جاش خسته میشم.

بکهیون دوباره خندید.

-اولین باره کراشش رو یکی انقدر طول کشیده. رسما یه سال و نیمه که همش دم گوش من زوزه تو رو می‌کشه. می‌خوای یه شانس بهش بده. گناه داره. ببین من چقدر گناه دارم. اونم عین من...

با لب‌های آویزون گفت و تو سرش به خودش یادآوری کرد بعدا حسابی ییشینگ رو به خاطر این حمایت عمیقی که الان ازش کرده بود بولی کنه.

جی ایون پوکر چند لحظه‌ای نگاهش کرد.

-آخه حس می‌کنم اصلا به هم نمی‌خوریم. خیلی کیوت و سر به هواست. می‌دونی که من چه مدلی خوشم میاد.

بکهیون خودش رو روی تخت بالا کشید و نشست تا بتونه یه بیسکوییت دیگه با لیوان هات چاکلتش رو برداره.

-مسئله اینه اونایی که تو خوشت میاد هربار می‌رینن بهت ولت می‌کنن. درس عبرت نگرفتی؟ شاید یه آدم بی‌حاشیه‌تر برات مناسب‌تر باشه. ییشینگ هم با اینکه خیلی لاس می‌زنه و شلوغه ولی اصلا عرضه بدرفتاری با دخترها رو نداره. رسما با هرکی دوست میشد سواری می‌داد بهشون.

🐾 • Catnip •🐾Donde viven las historias. Descúbrelo ahora