با خستگی در اتاق و باز کرد و واردش شد...جونگکوک هم بعد از تهیونگ وارد اتاق شد و با نگاهش امگای الفا نما و دنبال کرد.
تهیونگ در یخچال و باز کرد و بطری ابی ازش بیرون آورد.
+چجوریییی توی دو روز تصمیم گرفته با یکی بره توی رابطه!؟هاااا؟
تهیونگ غر زد و جونگکوک هم شونه ای بالا انداخت و سمت کمدش رفت.
_شنیدی که...جفتن!جین مثل بعضیا نیست که به جفتشون اهمیت ندن!
جونگکوک با دلخوری گفت ساک ورزشی قدیمی اش و برداشت...
تهیونگ چشمی چرخوند و با اخم به جونگکوک خیره شد.
+کجا میری؟
جونگکوک چمد تا لباس داخل ساک چپوند و سمت تهیونگ رفت و بطری آب و از دستش کشید و سمت در رفت!
_باید برم جایی!
و محکم در و بست!تهیونگ نگاهی به دست خالی اش کرد و پوفی کرد.
•••
یونگی و جونگکوک بعد از تعویض لباس و پوشیدن لباس بسکتبالشون سمت زمین رفتن و مربی با دیدن جونگکوک اخم کرد!
:یونگی!دویونگ...تیم هاتون و جدا کنید و بازی کنید!
جونگکوک خواست دنبال بقیه اعضا بره که با دستی که روی شونش قرار گرفت سمت شخصی که نگهش داشته بود چرخید.
_مربی...
:جونگکوک...تو دیگه نمیتونی بازی کنی!میتونی برگردی به همون جایی که چهار روزه اونجایی!عضو جدید داریم...از تیم اخراجی!
جونگکوک اخمی کرد!
_چی داری میگی؟
با دادی که جونگکوک زد یونگی دست از تیم کشی کشید و با تعجب سمت دوستش رفت!
:چه خبره!؟
مربی جونگکوک موهاش و سمت بالا هول داد.
:جونگکوک اخراجه...به بازیتون برسید!
مرد گفت و زمانی که میخواست سمت بقیه بره جونگکوک اجازه نداد و سمت خودش چرخوند و مشتی نثار صورتش کرد!
مرد که بینیش خونی شده بود دستش و جایی که جونگکوک زده بود گذاشت و با عصبانیت به پسر خیره شد!
یونگی جونگکوک و به عقب هول داد و سعی کرد از مربی دورش کنه و بقیه کسایی که اونجا حضور داشتن سمت مربی رفتن و دست از تماشا برداشتن!
:چه غلطی کردی پسر؟
جونگکوک تسلیم هول دادن یونگی شد و در آخر انگشت وسطش و بالا آورد و از سالن خارج شد!
:چه غلطی کردی؟چت شده؟
جونگکوک دندون هاش و روی هم فشرد و زیر لب فحشی به مربی اش داد.

YOU ARE READING
ᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ||ᴋᴠ
Fanfictionᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ: تهیونگ امگایی که جنسیت ثانویه اش و از دیگران مخفی میکنه و برای رفتن به دانشگاه مجبور میشه از خوابگاه استفاده کنه!خوابگاهی که برای الفا های مرده! حالا چه اتفاقی میوفته اگه گیر یک هم اتاقی مزخرف بیوفته؟ Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmi...