چشماش و از هم فاصله داد و به سختی روی تخت نشست!این همه سر و صدا برای چی بود؟
از جاش بلند شد و سمت دستشویی رفت و بعد از در زدن شروع کرد به غر زدن!
_یاااا!خواب بودم!چی کار میکنی اون تو؟
تهیونگ داخل دستشویی بود و با شنیدن صدای جونگکوک چشماش برق زد و شروع کرد به التماس کردن!
+خواهش میکنم بیا منو نجات بده!
جونگکوک که تازه هوشیار تر شده بود در دستشویی باز کرد و وارد دستشویی شد و با تهیونگی مواجه شد که بالای دستشویی نشسته و دور دهنش خمیر دندون مالیده شده!
_چته؟چی شده؟
تهیونگ به مسواکش به گوشه ای از دستشویی اشاره کرد!
+رو...رو دیوار!سوسک بود!
جونگکوک سعی کرد بیشتر دقت کنه و با دیدن چیز سیاهی هم انداره انگشتش هینی کشید و عقب کشید!
_تو اول دیدیش خودت بکشش!
تهیونگ ترسیده به چهره جونگکوک نگاه کرد و دوباره نگاهی به سوسک کرد!
+اگه میتونستم که خودم میکشتمش!نکنه توام میترسی؟
جونگکوک اخمی کرد!
_ترس نه!چندش!اینا کلی فرق دارن!
تهیونگ چشمی چرخوند!
+بکشش اگر نه تا فردا صبح هر دوتامون اینجا میمونیم!
جونگکوک شونه ای بالا انداخت!
_من نه اما تو اره!
تهیونگ بازوی جونگکوک و محکم گرفت!
+یاااا منو تنها نزار!اونم با یک سوسک گنده!
جونگکوک که حسابی خوابش میومد ناله ای کرد و به پاهای تهیونگ نگاه کرد!
_دمپاییت و بده!
تهیونگ سرش و به دوطرف تکون داد!
+شوخیت گرفته!عمرا بهت بدمشون!
•••
تهیونگ با چشمایی که براق بودن روی تختش نشسته بود و به جنازه دمپاییاش که توی پلاستش پیچیده شده بودن و توی سطل آشغال بودن نگاه کرد!
سرش و خم کرد و به الفایی که درست زیرش خوابیده بود نگاه کرد!
+باید برام دمپایی بخری!
جونگکوک با عصبانیت چشماش و باز کرد!
_به من ربطی نداره خودت اینقدر محکم زدی که سوسکه زیر دمپاییت لواشک شد!البته همراه پای من!
تهیونگ چرخید و به سقف خیره شد.
+من فقط ترسیده بودم!اون روی پات اومده بود!تازه باید ازم تشکر کنی!
YOU ARE READING
ᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ||ᴋᴠ
Fanfictionᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ: تهیونگ امگایی که جنسیت ثانویه اش و از دیگران مخفی میکنه و برای رفتن به دانشگاه مجبور میشه از خوابگاه استفاده کنه!خوابگاهی که برای الفا های مرده! حالا چه اتفاقی میوفته اگه گیر یک هم اتاقی مزخرف بیوفته؟ Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmi...