تهیونگ به ارومی هومی کرد و روی تخت نشست...هیچی از دیشب یادش نمیاومد و حتی نمیدونست کی اومده خونه!
خمیازه ای کشید و تازه به خودش اومد!اتاق از رایحه اش پر شده بود و روی تخت جونگکوک بود!
خود جونگکوک کجا بود پس؟
از روی تخت بلند شد و سمت قرصاش حمله کرد و باز بودن کیفش و نادیده گرفت...
بعد از خوردن قرصاش پنجره و باز کرد و بعد از گرفتن دوشی کوتاه از اتاق بیرون رفت.
•••
جونگکوک اسم قرص هایی و که تهیونگ مصرف میکرد و داخل گوگل سرچ کرده بود و متوجه شده بود استفاده از اون قرصا ممنوعه و برای جلوگیری از هیت و مخفی کردن رایحه است!
پوفی کشید و گوشیش و خاموش کرد...پس هم اتاقیش یه امگا بود!
پس اون همه حساسیت و دوری و فاصله گرفتن برای این بود!
با اومدن یونگی لبخندی زد و دنبالش رفت...
•••
تهیونگ به هوسوک تکیه داده بود و لیوان قهوه اش و توی دستش تکون میداد و با اومدن جین ازش بطری آب و گرفت...
:تهیونگ رات شده؟
هوسوک پرسید و جین سری تکون داد...
:اره...
تهیونگ کمی آب خورد و با نشستن کسی درست کنارش تعجب کرد!
جونگکوک کنار تهیونگ نشست و دست الفای غریبه ای و که دور بدن جفتش بود و برداشت و تهیونگ و نزدیک خودش کشید!
_چه خبر هم اتاقی؟!
تهیونگ اخمی کرد و دست جونگکوک و از روی شونش برداشت.
+چه خبره؟اینجا چیکار میکنی؟!
جونگکوک دستش و از روی شونه تهیونگ برداشت و دور کمرش پیچید!
_مگه بده اومدم از هم اتاقیم سر بزنم!
هوسوک که جونگکوک و نمیشناخت اخمی کرد!
:یااا مزاحم نشو!
جین خنده ای کرد...
:هوسوک دوست تهیونگه!
تهیونگ اخمی کرد!
+دوستم نیست!یه...یه هم اتاقی مزخ...
با فشار دست جونگکوک روی کمرش نفسش برید و سعی کرد حرفش و درست کنه!
+یه...یه هم اتاقی خوب و عالیه!
جونگکوک لبخندی زد و نگاهی به دستی که سمتش دراز بود کرد.
:جانگ هوسوک...دوست تهیونگ!
_جئون جونگکوک!خوش وقتم!
•••
YOU ARE READING
ᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ||ᴋᴠ
Fanfictionᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ: تهیونگ امگایی که جنسیت ثانویه اش و از دیگران مخفی میکنه و برای رفتن به دانشگاه مجبور میشه از خوابگاه استفاده کنه!خوابگاهی که برای الفا های مرده! حالا چه اتفاقی میوفته اگه گیر یک هم اتاقی مزخرف بیوفته؟ Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmi...