یک سال از اشناییشون میگذشت و کلی اتفاق افتاده بود!
کی فکرش و میکرد یک روز دونفر که از هم متنفر بودن الان با هم ازدواج کرده باشن و چند هفته دیگه تا به دنیا اومده بچشون نمونده بود!
تهیونگ از خوابگاه بیرون اومده بود و دیگه نمیخواست درس بخونه...میخواست از دختر کوچولوش مراقبت کنه و از طرفی جونگکوک این مدت سخت کار کرده بود و خونه ای و که اجاره کرده بود و مرتب کرده بود...رنگ کرده بود و تخت خریده بود!
قرار بود از این به بعد با تهیونگ و پدرش توی یک خونه زندگی کنن تا وقتی بتونه یک خونه بخره!
جونگکوک سر کار بود و تهیونگ اتاق خودش و جونگکوک و مرتب میکرد و لباس ها و داخل کمد میچید...
قرار بود هفته دیگه پدر و مادرش بیان پیششون و خیلی ذوق داشت...آخرین باری که دیدشون توی مراسم ازدواجش با جونگکوک بود!
توی یک تالار کوچیک اما زیبا...تالاری پر از گل های سفید!
نگاهی به حلقه توی دستش کرد و لبخندی زد...
دستش و روی شکمش که حالا کاملا برآمده شده بود گذاشت و با حس لگد ارومی از دخترش لبخندی زد و شکمش و نوازش کرد.
•••
هوسوک خون گوشه لبش و پاک کرد و یقه لباس پسر الفای رو به روش و گرفت و به دیوار کوبوندش!
:توعه عوضی چطور جرعت میکنی نزدیکش بشی؟مگه بهت نگفتم دیگه دور و برش نبینمت؟!
مشت دیگه ای روی صورت پسر کوبوند و با گرفته شدن دو تا کتفش لگدی بین پاهاش پسر رو به روش زد و تقلا کرد تا از دست های رفیق های اون عوضی در بیاد!
:کای پسر عمومه!هر کاری بخوام باهاش میکنم!
هوسوک نیشخندی زد...
:پسر عموت جفت منه!امگای منه!و مهم تر از همه..اون منو دوست داره!
با صدایی که از پسر مو طلایی میومد هر دو نگاهشون و به اون دادن.
:ه..هیونگ؟داری چیکار میکنی؟
هوسوک با دیدن کای خودش و روی زمین انداخت و ناله ای سر داد.
:ایییییی پسره عوضی!مگه من چیکارت کردم اینجوری با رفیقات میریزین سرم هااااا؟من فقط بهت گفتم میتونیم دوست باشیممم!
کای نگاهی به پسر عموی کله شقش کرد و سمت هوسوک رفت!
:هیونگ چه بلایی سر هوسوکیم اوردی!؟
کای دوستای احمق پسر عموش و کنار زد و هوسوک و بغل کرد...اون امگا واقعا معصوم بود!
هوسوک فاکی به پسر عموی دوست پسرش نشون داد و دستاش و دور بدن امگا پیچید.

YOU ARE READING
ᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ||ᴋᴠ
Fanfictionᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ: تهیونگ امگایی که جنسیت ثانویه اش و از دیگران مخفی میکنه و برای رفتن به دانشگاه مجبور میشه از خوابگاه استفاده کنه!خوابگاهی که برای الفا های مرده! حالا چه اتفاقی میوفته اگه گیر یک هم اتاقی مزخرف بیوفته؟ Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmi...