:اقای جئون لطفت همراه من بیاین!
•••
جونگکوک لباس مخصوص پوشیده بود و کنار تهیونگ ایستاده بود و تهیونگ با استرس بهش نگاه میکرد و در آخر با قرار گرفتن ماسک روی صورتش چشماش بی حال شد و بی هوش شد...
جونگکوک نگران به دکتر و پرستار ها نگاه کرد و اروم دست امگا و ول کرد و همراه یکی از پرستار ها از اتاق خارج شد.
تهیونگ ترسیده بود و نمیذاشت پرستار ها بهش نزدیک شن....اما با دیدن جونگکوک کنارش احساس امنیت داشت و خب این زیاد طول نکشید...
•••
عمل زیاد طولی نکشید و اما یک روز کامل تهیونگ خواب بود و جونگکوک به تنهایی کنارش نشسته بود...
جونگکوک به دیوار تکیه داده بود و دست امگا و توی دستش گرفته بود و به رد های سوزن هایی که قبلا داخل دست های امگاش فرو شده بود نگاه کرد....
با تکون خوردن انگشت تهیونگ بیحالی و کم خوابی از سرش پریده و با چشم هایی مشتاق به تهیونگ نگاه میکرد...
_ت..تهیونگ؟نمیخوای بیدار بشی؟
جونگکوک گفت و دست تهیونگ و نوازش کرد...
_نمیخوای دخترمون و ببینی؟بغلش کنی؟
تهیونگ اخمی کرد و خیلی اروم چشماش و باز کرد...
چرا اینقدر کمرش و دلش درد میکرد؟
با گیجی نگاهی به دور و بر کرد و با دیدن جونگکوک همه چی یادش اومد...
لبخندی زد و نفس عمیقی کشید و با تیر کشیدن جای بخیه هاش ناله ای کرد...
•••
تهیونگ روی تخت نشسته بود و آقای جئون کنارش روی صندلی نشسته بود و جونگکوک هم رفته بود دخترشون و بیاره.
با صدای باز شدن در نگاهشون و به در دادن و تهیونگ با چشم هایی لرزون به نوزاد کوچیکی که داخل آغوش جفتش بود نگاه میکرد...
دستاش و بالا آورد تا جونگکوک دخترشون و بهش بده!
جونگکوک لبخندی زد و کاملا با ملاحظه نوزاد و به تهیونگ داد.
آقای جئون با لبخند به نوه ای کوچولوش نگاه میکرد...حتما اگه الفاش اینجا بود کلی از دیدن نوه اش خوشحال میشد.
تهیونگ نگاهی به چهره دخترش کرد..گونه های سرخ و تپلی و لب کوچولوش باعث میشد بخواد گازی از لپ هاش بزنه...
جونگکوک جوری که انگار چیزی یادش اومده باش سمت تهیونگ رفت.
_گ..گفتن که باید بهش شیر بدی!
تهیونگ باشه ای گفت و دکمه لباس سبز رنگش و باز کرد و به کمک پدر جونگکوک به دخترش شیر داد.
![](https://img.wattpad.com/cover/298511119-288-k359546.jpg)
أنت تقرأ
ᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ||ᴋᴠ
أدب الهواةᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ: تهیونگ امگایی که جنسیت ثانویه اش و از دیگران مخفی میکنه و برای رفتن به دانشگاه مجبور میشه از خوابگاه استفاده کنه!خوابگاهی که برای الفا های مرده! حالا چه اتفاقی میوفته اگه گیر یک هم اتاقی مزخرف بیوفته؟ Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmi...