جونگکوک سریع سمت در خروجی خوابگاه رفت و هم اتاقیش و در حالی دید که از حیاط خارج میشد!
_تهیونگ!
سمتش دوید و با گرفتن کلاه هودیش نگهش داشت!
+چیکار میکنی!؟
_صبر...کن...
جونگکوک که نفس نفش میزد تهیونگ و سمت کوچه خلوتی که دیده بود برد!
_امگایی که اوردی تو اتاق کی بود!؟به کسی نمیگم و کاری به تو ندارم!فقط بهم بگو کی بود!اون جفت منه!
تهیونگ آب گلوش و قورت داد و به دیوار تکیه داد.
+پیدا کردن جفتت برات مهمه؟
جونگکوک اخمی کرد.
_معلومه مهمه!جفتمه!
تهیونگ نیشخندی زد...
+بهتره بهش اهمیت ندی!
تهیونگ از دیوار فاصله گرفت و خواست به راهش ادامه بده که جونگکوک به دیوار کوبوندش!
_اون دهن فاکیت و تکون بده اسمش و بگو!
تهیونگ با کوبیده شدن پشتش به دیوار آخی گفت و با دستش جونگکوک و هول داد!
+اسمش چه کمکی بهت میکنههههه!؟اسم فاکیش به هیچ دردت نمیخورهههههه!
تهیونگ تقریبا داد زد و سعی کرد سرخی گونه هاش و که از هیتش خبر میداد و بپوشونه!
جونگکوک اخمی کرد!
_بنال!
تهیونگ دندون هاش روی هم فشار داد.
+تهیونگ!اسمش تهیونگه!..حالا برو دنبالش بگرد!برو ببینم پیداش میکنی یا نه!
جونگکوک چشمی چرخوند و کمی از الفایی که روی زمین نشسته بود دور شد و روی زمین نشست...
پاکت سیگارش و از داخل جیبش در اورد و سیگاری و برداشت و روی لبش گذاشت...
تهیونگ به ارومی از جاش بلند شد و سمت الفا رفت...
+بهت پیشنهاد میکنم دنبالش نگردی...اون...اون...مزخرف تر از این حرفاست که تو و به عنوان جفتش انتخاب کنه!
جونگکوک نیشخندی زد.
_چیه نکنه عاشقمی که اینقدر برات مهمه؟
تهیونگ لبخندی زد و ابرو هاش و بالا انداخت....
+اخه فقط تو اذیت نمیشی!
•••
ساعت ها گذشته بود اما خبری از تهیونگ نبود!
شماره ای هم ازش نداشت...
روس تخت نشسته بود و با پاش روی زمین ضرب گرفته بود...
با فکری که به سرش زد سمت مدیریت خوابگاه رفت.
YOU ARE READING
ᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ||ᴋᴠ
Fanfictionᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ: تهیونگ امگایی که جنسیت ثانویه اش و از دیگران مخفی میکنه و برای رفتن به دانشگاه مجبور میشه از خوابگاه استفاده کنه!خوابگاهی که برای الفا های مرده! حالا چه اتفاقی میوفته اگه گیر یک هم اتاقی مزخرف بیوفته؟ Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmi...