کامنت نشه فراموش👀💛
شکم تهیونگ بزرگ تر شده بود جوری که کاملا مشخص میشد یک توله کوچولو اونجاست!
تهیونگ خمیازه ای کشید و کنار جونگکوکی که مشغول شستن بشقاب بود رفت.
جونگکوک نگاهی به امگا کرد و از رایحه اش متوجه میشد خسته اس!
_بشین...اینجوری خسته میشی...
تهیونگ بدون اینکه حرف اضافه ای بزنه کاملا مطیع به حرف جونگکوک گوش داد و روی صندلی نشست.
جونگکوک شیر آب و بست و بشقاب سفید رنگ و خشک کرد و سر جاش گذاشت.
نگاهی به تهیونگ که سرش و بالا داده بود و چشماش و بسته بود کرد و سمتش رفت و جلوش زانو زد.
_خوبی؟گرسنه نیستی؟دلت چیزی نمیخواد؟
تهیونگ چشماش باز کرد و کمی فکر کرد...واقعا دلش پاستا میخواست...نمیدونست چرا همین امروز هم همه پاستا سفارش میدادن!
اما از اونجایی که از قیمت پاستا توی اون رستوران خبر داشت چیزی نگفت و لبخندی زد!
+خوبم...نه چیزی نمیخوام...کارت تموم شد؟
جونگکوک اره ای گفت و پیشبند و از پشتش باز کرد.
•••
جونگکوک دست تهیونگ و گرفته بود داخل جیب کتش فرو برده بود و کنار هم راه می رفتن...
همه چیز خوب بودتا وقتی که صدای شکم تهیونگ بلند شد!
+من گشنمه...
تهیونگ لبخند مستطیلی ای زد به مارکتی که اونجا بود اشاره کرد...
+میشه بریم اونجا؟
•••
جونگکوک سبد خرید و هول میداد و تهیونگ هم با چشم هایی گرسنه به بسته های نودل خیره بود...
+تو بلدی پاستا درست کنی؟
_فکر کنم...
جونگکوک گفت و تهیونگ با ذوق سمتش چرخید!
+جدا؟واقعا میتونی؟میشه درست کنی؟
جونگکوک چطور میتونست وقتی اون چشمهای براق که توشون ستاره بود و ببینه...و بهشون جواب منفی بده؟
_اره معلومه که میتونم پاستا کاری نداره!
•••
توی راه برگشت به خونه بودن که پیز زن دست فروشی و دیدن که عاجزانه صداشون میکرد!
:شما دوتا جوون جفت همین درسته؟چرا حلقه ندارین؟من...من بدلیجات و زیورآلات دارم!میخواین یه امتحانی بکنین؟
تهیونگ سری تکون داد و جونگکوک هم به ناچار دنبالش کشیده شد!
تهیونگ نمیدونست چرا اما دلش میخواست از اون پیرزن یک خرید کوچیکی بکنه و اینجوری بهش کمک کنه!
![](https://img.wattpad.com/cover/298511119-288-k359546.jpg)
YOU ARE READING
ᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ||ᴋᴠ
Fanfictionᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ: تهیونگ امگایی که جنسیت ثانویه اش و از دیگران مخفی میکنه و برای رفتن به دانشگاه مجبور میشه از خوابگاه استفاده کنه!خوابگاهی که برای الفا های مرده! حالا چه اتفاقی میوفته اگه گیر یک هم اتاقی مزخرف بیوفته؟ Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmi...