کامنت بذارین🥲🚬
•••
_اما منم کار میکنم!
+فقط پول تو کافی نیست...
دستش و روی شونه جونگکوک تکون داد و لبخندی زد.
+توی یک رستورانه!خیلی جای خوبیه!هنوزم به افراد جدید نیاز دارن!
•••
تهیونگ خنده ای کرد و پیشبند جونگکوک و محکم تر کرد.
جونگکوک با صورت جدی ای سمت تهیونگ چرخید و باعث شد تهیونگ دوباره بخنده!
+با ظرفا بهت خوش بگذره!
جونگکوک دست تهیونگ و گرفت و تهیونگ و نزدیک خودش کشید.
تهیونگ لبخند از صورتش پاک شده بود و خیره شده بود به چشم های الفا...جونگکوک نگاهش و از لب های امگاش گرفت و موهای تهیونگ و نوازش کرد...
_مراقب باش...
تهیونگ لبخندی زد...
+حواسم هست...توام..مراقب باش!
تهیونگ گفت و زود از اشپزخونه خارج شد.
بعد از کلی کلنجار رفتن با جونگکوک متقاعدش کرد تا باهم کار کنن و امروز اولین روز کاریشون بود!
با دیدن مشتری جدیدی با لبخند سمتش رفت و تبلت و روشن کرد تا سفارش مشتری جدیدش و بگیره...
•••
تقریبا آخر شب بود و رستوران خلوت شده بود...
تهیونگ خمیازه ای کشید و بعد از تحویل دادن تبلت به رئیسش سمت اشپزخونه رفت...
جونگکوک و درحالی که داشت لیوان و که شسته بود و خشک میکرد دید...
به ارومی کنار جونگکوک رفت و سلامی بهش داد...
جونگکوک جوابش و داد و خوشحال از دیدن تهیونگ آخرین لیوان و هم سر جاش گذاشت و سمت امگا چرخید و تهیونگ و بلند کرد و روی اپن نشوند!
دستاش و دور و بر رون های تهیونگ گذاشت و با آبروی بالا رفته به تهیونگ نگاه کرد!
_توقع داشتم بیای به من سر بزنی!
+کار داشتم خب!نشد بیام!هم سرم خلوت شد اومدم که...
تهیونگ گفت و نگاهش و به خال زیر لب جونگکوک داد...جونگکوک نگاه تهیونگ و به لبهاش دید نیشخندی زد و لبهاش و روی لبهاش امگا گذاشت و شروع کرد به بوسیدن امگا!
تهیونگ دستاش و دور گردن جونگکوک پیچید و جونگکوک هم به ارومی دستش و از زیر پیشبند تهیونگ رد کرد و روی شکمش گذاشت!
مشغول بازی با لب های هم بودن که با صدای یکی از همکاراشون از هم جدا شدن...
:اهم...دارن در و میبندن...

YOU ARE READING
ᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ||ᴋᴠ
Fanfictionᴛʀᴜꜱᴛ ᴍᴇ: تهیونگ امگایی که جنسیت ثانویه اش و از دیگران مخفی میکنه و برای رفتن به دانشگاه مجبور میشه از خوابگاه استفاده کنه!خوابگاهی که برای الفا های مرده! حالا چه اتفاقی میوفته اگه گیر یک هم اتاقی مزخرف بیوفته؟ Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmi...