«_چون حالم بده دلت برام میسوزه!؟
+ دلم برای خودم میسوزه که دیر فهمیدم چه قدر خوشگلی.»
****Song:H.E.R., Every kind of way.
[حتما این پارت رو با پلی کردن آهنگ بخونید]دستش رو به شامپو رسوند و از دیدن عطر قهوهاش، لبخندی زد و خواست اون رو روی موهای جونگکوک بریزه که مچش توسط انگشتهای مرد اسیر شد و باعث شد کارش رو متوقف کنه:
_بقیش رو خودم انجام میدم. ممنون.
از بین دندونهاش لب زد و لبخند تهیونگ با این حرف محو و اخمی جایگزینش شد:
_چرا!؟
_میخوام کامل دوش بگیرم.
_خب با هم انجامش میدیم. منم خیس شدم.
وقتی این کلمه از بین لبهای تهیونگ خارج شد، جونگکوک تونست لرزشی رو بین پاهاش احساس کنه و همین برای پس زدن دوبارهاش و نشوندن اخمی بین ابروهاش کافی بود:
_میتونی از سرویس بیرون استفاده کنی.
+ نمیخوام.در حالیکه دوباره گرمای انگشتهاش رو به دور مچ جونگکوک بخشیده بود با خودخواهی لب زد و اینبار بدنش رو مقابل مرد قرار داد و وادارش کرد از اون فاصلهی قدی کمی که با هم داشتن، جونگکوک برای نگاه کردنش سرش رو بالا بیاره و با اون چشمهای سیاه و تبدارش بهش زل بزنه:
_میخوام با تو دوش بگیرم.
_تمومش کن تهیونگ.
_نمیخوام. نمیخوام تمومش کنم. این فقط یه حموم کردن سادست قرار نیست کسی اینجا به فاک بره. چرا سختش میکنی جونگکوک!؟
مثل جونگکوک با همون لحن سرد و با صلابت لب زد و وادارش کرد که دوباره مطیعش بشه. جونگکوک از اینکه اینقدر تهیونگ روش تسلط داشت متنفر بود.
به سختی از سِر شدن باسنش روی یک جا نشستن بلند شد و مچش رو از حصار انگشتهای گرم مرد آزاد کرد.
اگه تهیونگ میخواست بازی کنه بدش نمیومد که اون اینبار هدایت کردن این بازی رو به دست میگرفت.
پوزخندی زد و نگاه تهیونگ منحنی کج شدهی لبهاش رو دنبال کرد و همین دلیل کافیای بود که مقابل چشمهای حریصش زبونی به پیرسنگ لبش بزنه و اون رو بینشون حبس کنه.
ВИ ЧИТАЄТЕ
SWEET DREAM | KOOKV [VKOOK]
Фанфіки-Completed رویای شیرین❄🌨 انگشتهای بلندش به نرمی دور کمر باریک مرد حلقه شد و پوست بیرون زده از پیراهنش رو نوازش کرد، در حالیکه از گردنش عطر تلخ و قهوهی همیشگیش رو نفس میکشید، زمزمه کرد: _تو منو آبی میکنی... دمِ عمیقی گرفت و رد لبهای داغش رو روی...