44.زندگی دوباره❄️

3.5K 366 518
                                    

«هیچ ماهی توی آسمون وجود نداره اما بهم نگاه کن و ببین چه جوری ماه رو روی تنت نقاشی می‌کنم

Йой! Нажаль, це зображення не відповідає нашим правилам. Щоб продовжити публікацію, будь ласка, видаліть його або завантажте інше.

«هیچ ماهی توی آسمون وجود نداره اما بهم نگاه کن و ببین چه جوری ماه رو روی تنت نقاشی می‌کنم.»

*****

Song:Nobody, Selena Gomez

_تـ... تهیونگ!؟

تهیونگ هیچ‌وقت توی زندگیش نخواسته بود کر باشه و نشنوه، همیشه اون‌قدر به خودش اطمینان داشت که بخواد بدون هیچ ریسکی وارد عمل بشه و اهمیتی به عواقبش نده! حتی اگه آسیب می‌دید. تهیونگ حتی توی بدترین شرایط هم آرزوی اینکه بلایی سرش بیاد رو نکرده بود، اما اون لحظه واقعا نیاز داشت که گوش‌هاش نشنوه و بدون اینکه به چیزی اهمیت بده همراه جونگکوک از اون قبرستون سرد و تاریک خارج بشه.

تهیونگ واقعا نیاز داشت که این اتفاق بیوفته. که اون صدای ظریف که اسمش رو با لرزشی کوتاه و کمی مهربانی صدا کرده بود رو نشنوه. چی می‌شد اگه آرزوی چیزی رو داشتی و همون لحظه برآورده می‌شد!؟
شاید اگه این اتفاق میوفتاد هیچ‌وقت کاری نمی‌کرد که از خانواده‌اش طرد بشه؛ شاید هم از همون اول عشق جونگکوک رو می‌پذیرفت:

_تهیونگ... عزیزم! خودتی مگه نه!؟

دوباره شنید. تهیونگ واقعا متنفر بود که زیر این باران در حالیکه بدنش این‌همه به جونگکوک نزدیک بود و به‌جای لذت بردن از عطر تلخ تنش و زیبایی برق چشم‌هاش، باید تا این‌حد ترسیده و مضطرب به‌نظر برسه و دلش نخواد که بشنوه. آسیب‌پذیری‌ای که توی نگاهش وجود داشت به خوبی به چشم‌های نگران جونگکوک می‌رسید و نوازش گرمش روی پهلوهای خیس از بارانش، اطمینانی بود برای سقوط نکردنش! با تمام این‌ها تهیونگ هنوز هم می‌خواست که کر بشه و اون صدا رو دیگه نشنوه. صدایی که ۱۷ سال پیش فراموش کرده بود و حتی آهنگ ظریف اون صدا و صاحبش رو هم فراموش کرده بود، هم‌چنین شهامت این رو نداشت که برگرده. ترجیح می‌داد نگاهش هم‌چنان به چشم‌های به رنگ شب جونگکوک باشه و انعکاس خودش رو توشون ببینه.

اینکه الان تا این حد پشیمون بود که کاش به حرف جونگکوک گوش کرده بود و تنهایی جایی نمی‌رفت فایده‌ای نداشت. در حال حاضر با اون صدا و گرمی بدنی که نزدیک می‌شد هیچ فایده‌ای نداشت:

SWEET DREAM | KOOKV [VKOOK]Where stories live. Discover now