•❥ 𝖢𝗁𝖺𝗉𝗍𝖾𝗋 30

320 85 1
                                    

+ منو برسون دانشگاه... رئیس اوه.

بی‌اهمیت به نگاه خیره‌ی سهون راه افتاد و همون‌طور که دور میشد صداش رو بلند کرد.

- زودباش سهون... دیرم میشه.

سهون به سختی نگاهش رو از بکهیون گرفت و به چهره‌ی شوکه‌ی دونگهه خیره شد.

+ با ماشین خودم میرم... اینجا رو تمیز کن.

منتظر واکنشی نموند و بلند شد، پالتوی بلندش رو برداشت و درحالی‌که به قدم‌هاش سرعت میداد لبخند محوی روی لباش نشست.

از آخرین باری که بکهیون رو توی ماشین کنار خودش داشت مدت زیادی میگذشت و سهون بارها دلتنگ وقت‌هایی شده بود که بکهیون کنارش مینشست و با هیجان ازش میخواست سریع‌تر برونه.

دلتنگ زمان‌هایی که توی خیابون های شلوغ سئول موتور سواری میکردن و بکهیون هیجان‌زده فریاد میزد و بی‌خبر از اینکه چطور قلب عاشق سهون رو به جنون میرسونه دستاش رو دور کمرش محکم‌تر حلقه میکرد.

لحظاتی که بکهیون با صدای بلند میخندید و تمام دنیای سهون توی سکوت فرو میرفت تا بتونه صدای خنده‌هاش رو به خاطر بسپاره، لحظاتی که با وجود گذشت سرنوشت تاریکشون هنوز هم برای سهون شیرین و قابل لمس بودن، خاطراتی که آرزو میکرد بکهیون هم دلتنگشون باشه.

بلافاصله بعد از خروجش باد سرد توی موهاش پیچید و به بکهیون که دست‌به‌سینه ایستاده و توی خودش جمع شده بود نزدیک شد.

+ سردته؟

باد توی موهاش می‌پیچید و مثل همیشه نوک بینیش بود که به سرعت قرمز میشد و اجازه نمیداد دروغ بگه.

- آره... این کشور کوفتی هوای مزخرفی داره... باید قبل انتخابش به آب و هواش هم دقت میکردیم.

به سهون خیره شد و نگاه ناامیدی بهش انداخت.

- زبانشون هم مزخرف و سخته... من تو حال خودم نبودم تو چی؟

چشمایی که دیگه بی‌حال نبودن، صداش که مثل سابق بلند بود و لحن عصبانی و کیوتش که سهون فکر میکرد هرگز برنمیگرده، قدرت هر واکنشی رو ازش گرفته بودن و نمیتونست باور کنه این همون بکهیونِ دیشبه که جلوش ایستاده.

بکهیون با نگرفتن واکنشی و دیدن نگاه خیره‌ی سهون سرش رو با تأسف تکون داد و درحالی‌که ضربه‌ای به بازوش میزد ادامه داد:

- اگه دیرم بشه میکشمت اوه سهون.

سهون لبخند دستپاچه‌ای زد و درحالی‌که سوییچش رو از جیبش بیرون میکشید به ماشین مشکی رنگ اشاره کرد.

+ زود باش سوار شو.

بکهیون به تکون دادن سرش اکتفا کرد و سهون بلافاصله بعد از نشستن پشت فرمون گفت:

Hey Little You Got Me Fucked Up[ Season 2]Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora